سؤالى که در این جا مطرح مىگردد این است که چرا شیعیان در بین سرزمینهاى جهان، خاک سرزمین کربلا را برگزیدهاند و ترجیح مىدهند به هنگام نماز بر آن سجده نمایند و چرا قطعههایى از تربت یاد شده را در مساجد و خانههاى خود و یا به هنگام مسافرت با خویش دارند؟
در پاسخ این پرسش، در پرتو سنت و سیرهى رسول خدا و اهل بیت آن حضرت، دلایل استوار شیعه را از نظر شما مىگذرانیم:
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 75@
1. روشن است که شیعیان سجده بر همهى خاکها، سنگها و زمینهاى پاک را جایز مىدانند، اما به موجب روایات صحیح اسلامى، برآنند که برخى از سرزمینها به خاطر انتساب به شعائر و مقدسات الهى و یا اولیاء خدا، داراى تقدس و اولویت خاصى مىباشند.
شکى نیست که سرزمین مکه مکرمه، به سبب آن که دربرگیرندهى بیت الله الحرام، و کعبهى معظمه است، به عنوان حرم امن الهى و داراى تقدس ویژهاى مىباشد و به خاطر همین پاکى و قداست، از ورود مشرکان و کفار به آن سرزمین گرانقدر، جلوگیرى مىشود. همچنین سرزمین یثرب و مدینهى منوره در پرتو احادیثى که در مورد آن شهر مقدس رسیده است، از ارزش والایى برخوردار است.
یکى از سرزمینهاى مقدس از دیدگاه روایات اسلامى، سرزمین کربلا است که قربانگاه فرزندان پاک رسول خدا صلى الله علیه و آله و در رأس آنها، حسین بن على بن ابىطالب علیهالسلام مىباشد. در این جا، نمونههایى از احادیث معتبرى را که در این زمینه در کتب روایى هر دو گروه مسلمانان به ویژه کتب دانشمندان اهل سنت رسیده، از نظر شما مىگذرانیم، تا قداست و ارزش خاص سرزمین یاد شده و خاک پاک و مطهر آن، روشن گردد:
ابنحجر هیتمى در کتاب (الصواعق المحرقه)، چنین روایت مىکند:
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 76@
«… حسین علیهالسلام بر رسول خدا وارد گردید و به سرعت به جانب آن حضرت شتافت و پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله او را بوسید. یکى از ملائکه (که در نزد آن حضرت حضور داشت) از ایشان پرسید: آیا او (حسین) را دوست مىدارى؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: آرى. آن فرشته گفت: امت تو او را به شهادت خواهند رساند و اگر بخواهید جایگاه شهادت وى را به شما نشان خواهم داد. سپس مقدارى از ریگ و یا خاک قرمز رنگ آورد، و امسلمه (همسر رسول خدا) آن خاک را گرفت و در لباس خود قرار داد. «ثابت» گفته است: آن سرزمین را کربلا مىنامیدیم.
… و در حدیث دیگرى آمده است که پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله آن خاک را بویید و فرمود: این خاک، بوى کرب (اندوه) و بلا مىدهد.» (1).
همچنین از ابنسعد و او نیز از شعبى چنین روایت مىنماید:
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 77@
«على بن ابىطالب علیهالسلام در راه صفین، از سرزمین کربلا عبور فرمود و حوالى نینوا – که روستایى بر ساحل فرات است – رسید، در آن جا توقف فرمود و از اسم آن سرزمین سؤال کرد؟ در پاسخ آن حضرت گفته شد: نام آن کربلا است. امیرمؤمنان علیهالسلام آن چنان گریست که زمین (از اشک وى) مرطوب گشت، آن گاه فرمود: روزى به محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله وارد گشتم در حالى که آن حضرت گریان بود. پرسیدم: سبب گریهى شما چیست؟ فرمود: چند لحظهى قبل، جبرئیل نزد من بود و به من خبر داد که فرزندم حسین، در کنار شط فرات، در محلى که کربلاء نامیده مىشود کشته خواهد شد، آن گاه جبرئیل یک مشت از آن خاک را به من داد تا ببویم، و لذا نمىتوانم چشمانم را از گریستن بازدارم.» (2).
ابنحجر در جاى دیگر، چنین حکایت مىکند:
«… جبرئیل به پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله خبر داد که امت شما او را خواهند کشت، پیامبر پرسیدند: فرزند مرا؟ جبرئیل
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 78@
پاسخ داد: آرى و اگر بخواهید، سرزمینى را که در آن شهید خواهد شد به شما نشان خواهیم داد، سپس به سرزمین «طف» (که نام دیگر کربلا مىباشد) در عراق اشاره نمود و از آن جا تربت سرخ رنگى را آورد و به رسول خدا نشان داد و گفت: این خاک، تربت جایگاه شهادت او است.» (3).
در پرتو انبوه روایاتى از این قبیل که در بسیارى از کتب صحاح و مسانید اهل سنت آمده است، به روشنى معلوم مىگردد که سرزمین کربلاء از دیدگاه رسول خدا و امیرمؤمنان و محدثان اسلامى، از جمله مشاهد مقدسه و مورد احترام مىباشد و تربت پاک و مطهر آن، از امتیاز ویژهاى برخوردار است.
در برخى از روایات اسلامى آمده است که پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله پس از بوییدن خاک کربلا، بر آن تربت مقدس اشک ریخت و
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 79@
فرمود: «طوبى لک من تربة (خوشا به حال این تربت). (4).
از سوى دیگر، روشن است که گر چه سجده بر تمام خاکها، سنگها و زمینهاى پاک، جایز مىباشد، ولى سجده بر زمین و خاکى که علاوه بر پاکى و نظافت ظاهرى، از قداست و احترام خاص معنوى نیز برخوردار باشد، شایستگى بیشترى دارد.
از دو مقدمهى یاد شده نتیجه مىگیریم که سجده نمودن بر خاک سرزمینهاى مقدسى مانند مکه مکرمه، مدینهى منوره و از جمله خاک کربلا که علاوه بر پاکى و طهارت، تقدس معنوى آن نیز به اثبات رسید، از ترجیح و امتیاز بیشترى برخوردار مىباشد. زیرا سرزمینهاى مذکور، به مقدسات اسلامى و یا اولیاء الهى و عزیزان درگاه خداى بزرگ، منسوب مىباشند و شرافت آن مشاهد مکرمه، از شرافت الهى صاحبان آنها، سرچشمه مىگیرد.
2. دومین دلیلى که در اینجا یادآور مىشویم، روایات ائمهى اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله مىباشد که اعتبار و حجیت آن از دیدگاه سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله در بحثهاى پیشین به اثبات رسید، زیرا پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله مردم را به پیروى از اهل بیت خویش دعوت نموده و حکم آنان را در کنار فرمان قرآن مجید، حجت دانسته است:
در وسائل الشیعه، چنین مىخوانیم:
«ابوعبدالله (امام جعفر بن محمد صادق علیهالسلام) کیسهاى
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 80@
زرد رنگ از جنس دیبا داشت که مقدارى از تربت امام حسین علیهالسلام در آن کیسه بود و به هنگام نماز، آن را بر روى سجاده مىنهاد و بر آن سجده مىنمود.» (5).
و در همان کتاب، چنین روایت مىنماید:
«امام صادق علیهالسلام بر چیزى جز تربت امام حسین علیهالسلام سجده نمىنمود، و این به خاطر ابراز تذلل و فروتنى در مقابل خداوند بزرگ بوده است.» (6).
در این جا، بیان دو نکته لازم به نظر مىرسد:
الف. سجده نمودن ائمهى اهل بیت علیهمالسلام بر تربت کربلا و یا سفارش آنان به امر مزبور، به خاطر استحباب سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام بوده است و همهى پیشوایان و فقهاء شیعه بر این حقیقت اتفاق نظر دارند که سجده بر تربت امام حسین واجب نیست بلکه فضیلت و ترجیح دارد و امرى مستحب مىباشد.
ب. التزام ائمهى اهل بیت به سجده بر تربت حسین بن على علیهماالسلام بدان جهت بوده است که آن حضرت در راه اعلاء کلمهى توحید و ترویج دین خدا به شهادت رسید و لذا مورد مودت وعنایت
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 81@
خاص الهى مىباشد. بنابراین، پیشوایان معصوم شیعه، به موجب محبت خدا نسبت به سرباز فداکار اسلام – امام حسین علیهالسلام – ترجیح مىدادند بر تربت آن حضرت سجده نمایند و از این طریق سهم بیشترى از رضایت خداى بزرگ را نصیب خود سازند، و به ابراز فروتنى در برابر آفریدگار جهان، جهت دهند. از این رو، در حدیث دوم خواندیم که امام صادق علیهالسلام به منظور اظهار تذلل و فروتنى به درگاه خدا به هنگام نماز، تنها بر تربت امام حسین علیهالسلام سجده مىنمود.
در پرتو آنچه گذشت، روشن گردید که از دیدگاه عترت پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمه اهل بیت علیهمالسلام که به موجب روایت ثقلین، قرین قرآن مجید قلمداد گردیدهاند سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام، شایستهتر و داراى فضیلت بیشتر است. بر این اساس، شیعیان که پیروان راستین سنت و سیرهى رسول خدا و عترت پاک آن حضرت هستند نیز، سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام و خاک کربلا را مستحب مىدانند و ترجیح مىدهند به هنگام نماز، پیشانى خود را بر آن خاک مقدس و مطهر قرار دهند و از این طریق، نهایت خضوع و تذلل خویش را به درگاه خداوند یکتا، ابراز دارند.
3. از آنجا که فرزند رشید رسول خدا، حسین بن على علیهالسلام و فرزندان و اصحاب باوفاى آن حضرت، به منظور حمایت از آیین مقدس توحید ودفاع از کیان اسلام در برابر طوفان بدعتها و تحریفهاى حکومت بنىامیه، قیام نمودند و در همین راستا به
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 82@
شهادت رسیدند، لذا یاد آنان و بزرگداشت خاطرهى فداکارى آن شهیدان راه اسلام وقرآن، به معناى بزرگداشت شریعت مقدسهى اسلام مىباشد.
حسین بن على علیهالسلام در مسیر خویش به جانب کربلا، حکمت قیام و نهضت مقدس خود را چنین بیان فرمود:
«من بدون هدف و به طور عبث و یا به منظور فساد و ستم، قیام نکردم. و تنها با انگیزه طلب اصلاح در امت جدم صلى الله علیه و آله به پا خاستم، من مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر نمایم و براساس سیرهى جدم و پدرم على بن ابىطالب علیهالسلام رفتار کنم.» (7).
روشن است که اگر انسان مسلمان به هنگام سجده براى خدا، تربت آن سالار شهیدان اسلام را در پیش روى خود مشاهده نماید و به هنگام هر نماز، پیشانى خویش را بر آن خاک مقدس بگذارد، به یاد فداکارىهاى بىنظیر آن اولیاء و عزیزان درگاه خدا مىافتد که جان و مال و فرزندان و یاران خود را در راه اعتلاى شریعت فدا کردند و از این ماجرا، درس آزادگى، شرافت، و حمایت از کیان اسلام و قرآن مىآموزد.
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 83@
بر این اساس، سجده بر تربت کربلا، نه تنها انسان را از مسیر توحید خارج نمىسازد، بلکه به سجود خالصانهى او عمق مىبخشد و مسلمانان را با بصیرت بیشتر و آمادگى افزونتر براى فداکارى در راه اسلام و قرآن، به استقبال عبادت خدا مىبرد.
تا این جا به روشنى معلوم گردید که اعتقاد مسلمانان شیعه مبنى بر استحباب سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام، از دیدگاه سنت پیامبر، سیره و رفتار عملى اهل بیت و عقل سلیم انسانى، امرى مشروع و منطقى مىباشد و با اصول توحید و یگانهپرستى، کاملا سازگار است.
علامه بزرگوار، حضرت آیة الله امینى رضوان الله علیه در کتاب ارزشمند خود (سیرتنا و سنتنا) چنین مىفرماید:
«آیا سجده نمودن بر تربت (حسین علیهالسلام) که دربرگیرندهى درس دفاع و حمایت از دین خدا و مقدسات آن و ناموس اسلام است، در مسیر تقرب به خداى بزرگ و جلب رضاى وى و مقام خضوع و بندگى در مقابل آفریدگار جهان، مناسبتر نیست؟ آیا سجده بر سرزمینى که رمز عظمت و بزرگوارى و کبریائى الهى، و اسرار بندگى و فروتنى در برابرخداى بزرگ در بالاترین مرتبهاى را دربردارد، با راز سجده بر زمین سازگارتر نیست؟
آیا سزاوار نیست بر تربتى که داراى نشانههاى توحید و
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 84@
فداکارى در راه آن مىباشد سجده نماییم؟ تربتى که ما را به سوى مهربانى، ترحم ضمیر، شفقت و عطوفت فرامىخواند؟» (8).
همچنین، دانشمند بزرگوار شیعه، علامه کاشف الغطاء رحمهالله در این زمینه چنین مىفرماید:
«شاید رمز این که شیعه، سجود بر تربت امام حسین علیهالسلام را مستحب و افضل مىداند این باشد که علاوه بر دلائل مذکور و روایاتى که در مورد فضیلت تربت کربلاء رسیده است و علاوه بر این که تربت کربلا، از نظر نظافت و پاکیزگى نسبت به سایر زمینها و فرشهایى که غالبا به غبار و انواع میکروبها آلودهاند، علاوه بر آن، از جهت اهداف عالیه و مقاصد والا، بهتر است بر تربت کربلا سجده نمود، زیرا وقتى نمازگزار پیشانى
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 85@
خود را به هنگام نماز بر روى چنین تربت مقدسى قرار دهد، فداکارىهاى آن پیشواى بزرگ و اهل بیت آن حضرت و اصحاب ایشان را در مسیر عقیده و اصول اسلام و سرکوبى ستم و فساد و استبداد، به خاطر مىآورد.» (9).
1) الصواعق المحرقه، ص 192: «… إذ دخل الحسین فاقتحم فوثب على رسول الله صلى الله علیه و آله فجعل رسول الله صلى الله علیه و آله یلثمه و یقبله، فقال له الملک: أتحبه؟ قال: نعم، قال: ان أمتک ستقتله و إن شئت أریک المکان الذى یقبل به فأراه فجاء بسهلة أو تراب أحمر، فأخذته أم سلمة فجعلته فى ثوبها. قال ثابت: کنا نقول انها کربلاء و اخرجه أیضا أبوحاتم فى صحیحه و روى أحمد نحوه و روى عبد بن حمید و ابن أحمد نحوه أیضا… و زاد الثانى أیضا انه صلى الله علیه و آله شمها و قال: ریح کرب و بلاء».
2) الصواعق المحرقه، ص 193: «مر على رضى الله عنه بکربلاء عند مسیره إلى صفین و حاذى نینوى – قریة على الفرات – فوقف و سأل عن اسم هذه الأرض فقیل: کربلاء، فبکى حتى بل الأرض من دموعه ثم قال: دخلت على رسول الله صلى الله علیه و آله و هو یبکى فقلت: ما یبکیک؟ قال: کان عندى جبرئیل آنفا و أخبرنى ان ولدى الحسین یقتل بشاطئ الفرات بموضع یقال له کربلاء، ثم قبض جبریل قبضة من تراب شمنى ایاه، فلم املک عینى أن فاضتا».
3) الصواعق المحرقه، ص 193: «… فقال جبریل: ستقتله أمتک. فقال صلى الله علیه و آله: ابنى؟ قال: نعم و إن شئت اخبرتک الأرض التى یقتل فیها فأشار جبریل بیده إلى الطف بالعراق، فأخذ منها تربة حمراء فأراه ایاها و قال: هذه من تربة مصرعه». احادیث اسلامى در این زمینه از کتب اهل تشیع و تسنن بسیار است و به منظور اطلاع بیشتر مىتوانید به کنزالعمال، ج 13، ص 112 – 111 و الخصائص (سیوطى)، ج 2، ص 125 و مناقب ابنمغازلى و بحارالأنوار، ج 44 و المعجم الکبیر (طبرانى)، ص 144 و العقد الفرید، ج 2 و الصواعق المحرقه و دهها کتاب دیگر روایى مراجعه فرمایید.
4) تعلیقات احقاق الحق، ج 11، ص 347، به نقل از المعجم الکبیر، و تهذیب التهذیب، و کفایة الطالب (گنجى شافعى) و مقتل الحسین (خوارزمى) و غیر آن.
5) وسائل الشیعه، ج 3، ص 608: «کان لأبىعبدالله – جعفر بن محمد – علیهماالسلام خریطة من دیباج صفراء فیها من تربة أبىعبدالله علیهالسلام فکان إذا حضرته الصلاة صبه على سجادته و سجد علیه».
6) مدرک سابق. «کان الصادق علیهالسلام لا یسجد إلا على تربة الحسین علیهالسلام تذللا لله و استکانة له».
7) عوالم العلوم، ج 17، ص 179، بحارالانوار، ج 44، ص 329: «انى ما خرجت أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فى أمة جدى. أرید أن آمر بالمعروف و أنهى عن المنکر و أسیر بسیرة جدى و أبى على بن أبىطالب».
8) سیرتنا و سنتنا، ص 141: «ألیس أجدر بالتقرب إلى الله و أقرب بالزلفى لدیه و أنسب بالخضوع و الخشوع و العبودیة له تعالى امام حضرته، وضع صفح الوجه و الجباه على تربة فى طیبها دروس الدفاع عن الله و مظاهر قدسه و مجلى التحامى عن ناموسه ناموس الإسلام المقدس. ألیس ألیق باسرار السجدة على الأرض السجود على تربة فیها سر المنعة و العظمة و الکبریاء و الجلال لله جل و على، و رموز العبودیة و التصاغر دون الله بأجلى مظاهرها و سماتها؟ ألیس أحق بالسجود تربة فیها بینات التوحید و التفانى دونه؟ تدعوا إلى رقة القلب و رحمة الضمیر و الشفقة و التعطف».
9) الأرض و التربة الحسینیة: «و لعل الشر فى الزام الشیعة الإمامیة (استحبابا) بالسجود على التربة الحسینیة، مضافا إلى ما ورد فى فضلها و مضافا انها اسلم من حیث النظافة و النزاهة من السجود على سائر الأراضى و ما یطرح علیها من الفرش و البوارى و الحصر الملوثة و المملوءة غالبا من الغبار و المیکروبات الکامنة فیها، مضافا إلى کل ذلک فلعله من جهة الأغراض العالیة والمقاصد السامیة ان یتذکر المصلى حین یضع جبهته على تلک التربة تضحیة ذلک الإمام نفسه و آل بیته و الصفوة من أصحابه فى سبیل العقیدة و المبدأ و تحطیم الجور و الفساد و الظلم و الاستبداد».