در این جا سؤال دیگرى مطرح مىشود و آن این که سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام و التزام به آن و حکم به استحباب رفتار یاد شده، نوعى تبرک جستن به آثار عزیزان درگاه خداوند است، آیا تبرک جستن به اولیاء الله و آثار آنها با روح توحید و یکتاپرستى سازگار است؟
در پاسخ به این پرسش، بحثى را تحت عنوان تبرک به آثار پیشوایان اسلام و عزیزان خدا، از نظر شما مىگذرانیم.
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 86@
تبرک جستن به آثار اولیاء خدا، مسألهاى نیست که هم اکنون در میان گروهى از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه این رفتار را در ژرفاى تاریخ زندگانى رسول خدا و صحابهى آن حضرت، مىتوان یافت.
نه تنها پیامبر گرامى و یاران وى، بلکه پیامبران پیشین نیز، بدین امر، مبادرت مىورزیدند. و اینک دلایل مشروع بودن تبرک به آثار اولیاء را از دیدگاه کتاب و سنت، از نظر شما مىگذرانیم:
1. در کتاب آسمانى خود مىخوانیم هنگامى که یوسف صدیق خود را به برادران خویش معرفى کرد و آنان را مورد بخشودگى قرار داد، فرمود:
(إذهبوا بقمیصى هذا فألقوه على وجه أبى یأت بصیرا) (1).
«این پیراهن مرا با خود ببرید و بر صورت پدرم (یعقوب) افکنید تا دیدگانش بینا گردد.»
سپس مىفرماید:
(فلما أن جاء البشیر ألقاه على وجهه فارتد بصیرا) (2).
«آنگاه که مژده دهنده، آن پیراهن را بر رخسار او افکند، بینایى وى بازگشت.»
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 87@
این سخن گویاى قرآن، گواه روشنى بر تبرک جستن پیامبر خدا – یعقوب – به پیراهن پیامبرى دیگر – حضرت یوسف – مىباشد، بیانگر آن است که پیراهن یاد شده، موجب بازگشت بینایى حضرت یعقوب گردید.
آیا مىتوان گفت رفتار این دو پیامبر گرامى، از چهارچوب توحید و پرستش خدا خارج بوده است؟!!!
2. شکى نیست که پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله، به هنگام طواف خانه خدا، حجرالأسود را استلام مىنمود و یا مىبوسید، بخارى در صحیح خود مىگوید: مردى از عبدالله بن عمر دربارهى استلام حجر سؤال کرد، او در پاسخ گفت:
رأیت رسول الله صلى الله علیه و آله یستلمه ویقبله» (3).
«پیامبر را مشاهده کردم که حجرالأسود را استلام مىنمود و مىبوسید.»
در صورتى که اگر لمس کردن و یا بوسیدن سنگى، شرک به خدا بود، هرگز پیامبر (که از ارکان توحید است)، به چنین کارى مبادرت نمىورزید.
3. در کتب صحاح و مسانید در میان کتابهاى تاریخ و سنن، روایات انبوهى در مورد تبرک جستن صحابهى پیامبر به آثار آن حضرت – مانند لباس، آب وضو، ظرف آب و غیر آنها – به چشم
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 88@
مىخورد که با مراجعه به آنها، کوچکترین تردیدى در مشروعیت و پسندیده بودن آن، باقى نمىماند.
گر چه شمارش همهى روایات در این زمینه، در این نوشتار نمىگنجد، ولى به عنوان مثال، برخى از آنها را در اینجا یادآور مىشویم:
الف. بخارى در صحیح خود، در ضمن روایتى طولانى که شرح برخى از ویژگىهاى پیامبر و یاران او را دربردارد، چنین مىگوید:
«و إذا توضأ کادوا یقتتلون على وضوئه» (4).
«هرگاه پیامبر وضو مىگرفت، نزدیک بود مسلمانان، (بر سر به دست آوردن آب وضوى آن حضرت)، با هم بجنگند.»
ب. ابنحجر مىگوید:
«إن النبى صلى الله علیه و آله کان یؤتى بالصبیان فیبرک علیهم» (5).
ج. محمد طاهر مکى مىگوید:
«از امثابت روایت شده که گفت: رسول خدا بر من وارد شد و از دهانه مشکى که آویزان بود، ایستاده آب نوشید و من برخاستم و دهانهى مشک را بریدم.»
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 89@
سپس مىافزاید:
«این حدیث را ترمذى روایت کرده و مىگوید: حدیث صحیح و حسن است و شارح این حدیث در کتاب ریاض الصالحین مىگوید: امثابت، دهانهى مشک را برید تا جاى دهان پیامبر را نگهدارى کند و بدو تبرک جوید و همچنین صحابه مىکوشیدند تا از جایى که رسول خدا از آن آب نوشیده بود، آب بنوشند.» (6).
«کان رسول الله صلى الله علیه و آله إذا صلى الغداة جاء خدم المدینة بانیتهم فیها الماء فما یؤتى بإناء إلا غمس یده فیها فربما جاؤوه فى الغداة البادرة فیغمس یده فیها» (7).
«خدمتگزاران مدینه به هنگام نماز صبح با ظرف آب به نزد پیامبر مىرفتند، پیامبر گرامى، دست مبارک خود را در هر یک از آن ظروف آب، فرو مىبرد، چه بسا در بامداد سردى خدمت وى مىرسیدند، باز هم پیامبر، دست خود را در آنها فرو مىبرد.» (8).
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 90@
بدین سان، دلایل جواز تبرک به آثار اولیاء خدا، روشن گشت و معلوم گردید کسانى که شیعه را به خاطر این رفتار، به شرک و دوگانه پرستى، متهم مىکنند، معناى توحید و شرک را درست تحلیل نکردهاند، زیرا شرک و پرستش غیر خدا، بدان معنا است که در کنار پرستش خدا، موجود دیگرى را نیز خدا بدانیم و یا کارهاى خدایى را به وى نسبت دهیم، به طوری که او را در اصل هستى و یا اثربخشى، مستقل و بىنیاز از خدا قلمداد نماییم.
در حالى که شیعه، آثار اولیاء خدا را مانند خود آنان، مخلوق و آفریدهى خدا مىداند، که هم در اصل وجود و پیدایش خود و هم در منشأ آثار بودن، نیازمند به خداوند یگانهاند.
شیعه تنها به پاس احترام پیشوایان خود و پیشتازان دین خدا، و به منظور ابراز محبت بىشائبهى خود نسبت به آنان، بدان آثار، تبرک مىجوید.
اگر شیعیان به هنگام زیارت حرم پیامبر و اهل بیت آن حضرت، ضریح را مىبوسند، و یا در و دیوار را لمس مىکنند، تنها بدان جهت است که به پیامبر گرامى و عترت او عشق مىورزند و
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 91@
این، یک مسألهى عاطفى انسانى است که در وجود یک انسان شیفته، تجلى مىکند.
ادیبى شیرین سخن مىگوید:
«أمر على الدیار دیار سلمى
أقبل ذاالجدار و ذالجدارا
و ما حب الدیار شغفن قلبى
و لکن حب من سکن الدیارا
بر دیار سلمى مىگذرم،
این دیوار و آن دیوار را مىبوسم،
دوستى آن دیار، قلب مرا شاد نمىسازد،
بلکه محبت ساکن آن است که مرا به وجد و سرور مىآورد.»
بر این اساس، سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام و همچنین تبرک به آن، به خاطر آن است که آن حضرت و دیگر فرزند پیامبر گرامى و یاران فداکار ایشان که در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند، محبوب خدا مىباشند و بزرگداشت آنان در حقیقت، بزرگداشت شعائر الهى است. و قرآن کریم، گرامیداشت شعائر الله را مىستاید و مىفرماید:
(ذلک و من یعظم شعائر الله فإنها من تقوى القلوب) (9).
1) سوره یوسف، آیه 93.
2) سوره یوسف، آیه 96.
3) صحیح بخارى، جزء 2، کتاب الحج، باب تقبیل الحجر، صفحه 151 – 152، ط مصر.
4) صحیح بخارى، ج 3، باب ما یجوز من الشروط فى الاسلام، باب الشروط فى الجهاد و المصالحة، ص 195.
5) الاصابة، ج 1، خطبهى کتاب، ص 7، ط مصر.
6) تبرک الصحابة، (محمد طاهر مکى)، فصل اول، ص 29، ترجمه انصارى.
7) صحیح مسلم، جزء 7، کتاب الفضائل، باب قرب النبى صلى الله علیه و آله من الناس و تبرکهم به، ص 79.
8) به منظور آگاهى بیشتر، مىتوانید به مدارک یاد شده در زیر، مراجعه فرمایید: 1. صحیح بخارى، کتاب اشربه. 2. موطأ مالک، ج 1، ص 138، باب صلوات فرستادن بر پیامبر. 3. اسد الغابة، ج 5، ص 90. 4. مسند احمد، ج 4، ص 32. 5. الاستیعاب، در حاشیهى «الاصابة»، ج 3، ص 631. 6. فتح البارى، ج 1، صفحهى 281 و 282.
9) سورهى حج، آیه 32.