جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محافظت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

باز هم رحمانیت و رحیمیت از توست و خواهش و تمنا از من، درخواست اراده‏اى بهر محافظت. تو بگو از این همه دام، بى یارى تو چگونه جان سالم به در برم و از این همه رنگارنگى‏هاى دنیا چگونه رنگ نگیرم؟

مى‏ترسم او که سال‏ها فرمانبردارى تو را کرد و در اثر خوددارى از یک سجده، طوق نافرمانى بر گردنش آویخته شد و براى همیشه از درگاهت رانده گشت و ابلیس (اولین نافرمان) نام گرفت مرا نیز به سرنوشت خود دچار کند، گر چه او هم فردا پاى خویش، کنار مى‏کشد و مقصر، تنها منم، تنها من، که خود فرمودى:

و قال الشیطان لما قضى الأمر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فأخلفتکم و ما کان لى علیکم من سلطان الا أن دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى و لوموا أنفسکم ما أنا بمصرخکم و ما أنتم بمصرخى انى کفرت بما أشرکتمون من قبل ان الظالمین لهم عذاب ألیم (1).

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 38@

خدایم! اى خداى مهربان! من از بى تو بودن هراس دارم، حصین حصار محافظ را بر وجودم بکش تا روحانیت وجودم از یورش قزاق‏هاى شیطان در امان ماند. من از این هجوم مى‏ترسم. تا انتها آمدن شوخى نیست و ضعف من جدى است، من از این ضعف اگر عامل نرسیدن باشد وحشت دارم تو رحمانى، رحیمى، بخشنده‏اى، مهربانى، تو نمى‏گذارى دارهاى وحشت و اضطراب حلقه آویزم کنند، اما مهم، خواستن من است. وقتى هدف تو از آفرینشم کمال من است ممکن نیست مرا از رحمت و فیاضیت خود مستفیض نکنى، اما به من اختیار داده‏اى و من تا خود، اراده نکنم هرگز به صفات کمال آراسته نخواهم شد. خواستن من مسلم است اما تو را به عزتت سوگند در این ره، یار و مدد باش که بى یارى تو، ما را با کمال، کارى نیست.

برخورد وسوسه‏هاى ابلیس با بى ارادگى و سست ایمانى من باعث انفجارى است که ویرانى‏ام را به دنبال دارد. براى گریز از این ویرانى، محتاج نیروى دفاعى‏ام که از تصادم حقه‏هاى اتمى ابلیس با وجودم جلوگیرى کند. این نیرو را ایمان و عشق و اراده تأمین مى‏کند و منشأ همه‏ى آنها تویى.

بیا اى عشق! بیا که به تو سخت محتاجم. بیا ابلیس را بران.

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 39@

بیا و بمان. بیا خوبم کن، عاشقم کن، تب دارم کن. بیا خالصم کن، برى از تمام بدى‏هایم کن.


1) و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى‏گوید: «در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده‏ى راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود، جز این که شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید. من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید. من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى‏دانستید کافرم». آرى، ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت «ابراهیم (14) آیه‏ى 22».