جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اهدنا الصراط المستقیم – صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین

زمان مطالعه: 3 دقیقه

چشم بصیرت، چشم دل، فرقان، روشنایى ضمیر عطا کن. بال پرواز، پاى رفتن، باله‏هاى شنا عطا کن.

خدایا! اگر نمى‏روم آن جا که باید، مرا ببر. اگر مى‏روم آن جا که نباید، بازم دار.

اگر نمى‏گویم آنچه باید، گفتنم آموز. اگر مى‏گویم آنچه نباید، خاموشم کن.

الهى بینایى ده که در چاه نیفتم، دانایى ده که در راه نیفتم.

بنماى رهى که ره نماینده تویى‏

بگشاى درى که در گشاینده تویى‏

من دسته به هیچ دستگیرى ندهم‏

کایشان همه فانى‏اند و پاینده تویى‏

راهبر! به حال خود رهایم مکن، نه، آن قدرها راه‏دان و خردمند نیستم، آن قدرها مؤمن و با شعور نیستم که مثل بچه‏ى آدم به

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 69@

راه درست بروم، خطا کارم و گمراه، بازیگوش و هوسران. خدایا! اگر مى‏گویم:

صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین (1).

این یک خواسته قلبى است ولى در انتظار عطاى تو ننشسته‏ام که رونده‏ام، مى‏روم، لیکن تو هم پى‏درپى به این مسافر غریب راه بنماى که راهى شهر پولکین پروازهاست.

مه آلود است جاده‏هاى رفتن و تاریک و هولناک. از آسمان تگرگ مى‏بارد، تگرگ‏هایى به سنگینى سنگ، روشنایى مى‏خواهم و حفاظ. به من شناخت بده و در پناهت حفظم کن.

من از تو فهم و ادراک و تشخیص طلب مى‏کنم، من از تو عقل مى‏خواهم؛ عقلى که مرا به صفت عاقل بیاراید و رهاورد عاقل بودنم، تشخیص درست شود و دستاورد تشخیص، ایمان گردد و ایمان، عشق بیافریند و عشق، صراطم بنمایاند و صراط، مستقیم باشد و مستقیم به سوى نعمت رهسپارم کند و نعمت، تو باشى و تو از من راضى و خشنود و خشنودى تو خشنودى‏ام را سبب شود. این آخرین درجه است و بهترین براى من.

آه اى توانا! نتوانسته‏ام، نتوانسته‏ام دریابم راز بزرگ بودن را، اعلى بودن را. تنها دل بیچاره‏ام را خوش کرده‏ام که در هر

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 70@

لحظه‏ى کوچکم، وسعت تو را اى خداوند آسمان‏ها گنجانیده‏ام، باید پرنده‏ى دلم را به سویت پرواز دهم تا برایم پیغامى از سوى تو آورد و راز بزرگ آفرینش را فاش کند. باید لبانم از حرکت براى گفتن:

ربنا أفرغ علینا صبرا؛ (2) ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا؛ (3) ربنا و لا تحملنا مالا طاقة لنا به، (4) باز نایستد، باید سبزى جانم را به باران‏هاى تو بسپارم و بگویم مرا در جرگه‏ى همان‏ها قرار ده که خواهانى حکمتشان عطا کنى: یؤتى الحکمة من یشاء (5) و آن گاه که در میانه‏ى حق و باطل جان بر لبم مى‏رسد فرقانم ده و غرایز را که در من میرانده‏اى زنده مگردان و ناز محبت را در تاریکى کینه و خشم مبند. بگذار از خود بگریزم، بار خود بر زمین نهم، بار خلق بر دوش‏هاى ناتوان گذارم، پاکى را اصلم کن و ریشه‏هاى اخلاص را در من بدوان و آموزگار بى بدیلم باش و یاور باش على‏رغم آن که مى‏پندارم راستگویم، دروغگو نباشم و بر خلاف آن که مى‏پندارم دوست توام، دشمنت نباشم. یارى کن مصداق لم تقولون مالا تفعلون، (6) مگردم.

بگذار در سایه سار مهربانى‏ام گنجشک‏هاى پر شکسته بخوابند و

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 71@

از جویبار بخششم یا کریم‏هاى تشنه، آب بنوشند و آن کرامت عطا کن که پس از سه روز گرسنگى غذایم را به بینوایى بخشم و به بیهودگى‏ها دلخوشم مکن و محبت بى منت را به من بیاموز و از ضد ارزش‏ها برایم ارزش مساز و از آنچه همگان بدان گرفتارند رهایم کن و راز برترى را به گوش دلم نجوا کن.

**سجده‏ى دل یا قلب نمازگزار، ص: 72@


1) راه آنان که گرامى‏شان داشته‏اى، نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان «فاتحه (1) آیه‏ى 7».

2) پروردگارا، بر [دل‏هاى] ما شکیبایى فرو ریز. «بقره (2) آیه‏ى 250».

3) پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردى، دل‏هایمان را دستخوش انحراف مگردان. «آل عمران (3) آیه‏ى 8».

4) پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن. «بقره (2) آیه‏ى 286».

5) [خدا] به هرکس که بخواهد حکمت مى‏بخشد. «بقره (2) آیه‏ى 269».

6) چرا چیزى مى‏گویید که انجام نمى‏دهید. «صف (61) آیه‏ى 2».