جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در تعداد نمازهاى واجب و اوقات نمازهاى یومیه و نافله‏هاى آنها

زمان مطالعه: 9 دقیقه

مسائل زیر که 16 مسئله است، همگى ترجمه تحریر الوسیله امام خمینى (ره) مى‏باشد/

مسئله ی1- نماز بر دو قسم است. نماز واجب و نماز مستحب.

نماز واجب پنج مورد است:

یومیه و نماز جمعه و نماز قضا که فرزند بزرگ براى پدرش مى‏خواند از آنها است، نماز آیات، نماز طواف واجب، نماز مردگان، نمازى که مکلف آن را با نذر یا اجیر شدن یا غیر اینها بر خود لازم کند و این قسم آخرى را جزء نمازهاى واجب شمردن مسامحه است زیرا واجب عبارت از وفا به نذر و مانند آن است نه آن که واجب، عنوان نماز باشد.

و اما نماز مستحبى بیشتر از آن است که شمرده شود از آن جمله نوافل یومیه است که هشت رکعت براى نماز ظهر قبل از نماز ظهر، و هشت رکعت براى نماز عصر قبل از نماز عصر، و چهار رکعت براى نماز مغرب بعد از آن، و دو رکعت نشسته براى نماز عشا بعد از آن، که یک رکعت محسوب مى‏شود، و به نام وتیره است، و وقت این نوافل تا وقت صاحب آنها (یعنى ظهر، عصر، مغرب و عشا) مى‏باشد. و دو رکعت براى نماز صبح قبل از آن است. و وقت این دو رکعت از فجر اول (سپیده کاذب) است و تا وقتى که تا طلوع سرخى (طرف مشرق)، فرصت براى خواندن نماز صبح داشته باشد، ادامه دارد. و جایز است با نماز شب قبل از طلوع فجر، ولو در وقت نصف شب خوانده شود. و حتى بعید نیست که وقت نافله ینماز صبح بعد از گذشتن مقدار وقت خواندن

**سخنى درباره ی نماز، ص: 43@

نماز شب از نیمه یشب، باشد. ولیکن احتیاط آن است که قبل از فجر اول خوانده نشود مگر آن که با نماز شب خوانده شود و یازده رکعت نافله شب است که هشت رکعت آن نماز شب سپس دو رکعت نماز شفع و بعد از آن یک رکعت نماز وتر است، و نماز وتر با نماز شفع فضیلت‏دارترین قسمت نماز شب است و نافله ینماز صبح از وتر و شفع، افضل است، و اکتفا به نماز شفع و وتر بلکه در تنگى وقت به نماز وتر فقط جایز است ولى خواندن تنها نماز وتر در غیر تنگى وقت باید به قصد رجا باشد، و وقت نافله یشب از نصف شب تا سپیده یصادق است و وقت سحر آن افضل از بقیه است و سحر، تمام ثلث آخر شب است و فضیلت‏دارترین قسمت آن، زمانى است که نزدیک به سپیده یصادق باشد. و افضل از آن، آن است که (یازده رکعت بر تمام وقت شب) پخش شود کما این که روش پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین بود.

بنابراین تعداد نوافل – با یک رکعت شمردن وتیره – سى و چهار رکعت مى‏شود که دو برابر عدد رکعات نمازهاى یومیه است. و در مسافرتى که موجب قصر است. هشت رکعت نافله یظهر و هشت رکعت نافله یعصر ساقط مى‏شود ولى بقیه ینوافل باقى مى‏ماند و احتیاط آن است که وتیره به قصد رجا خوانده شود.

مسئله ی2- بنابراین اقوا نماز غفیله مستحب است. و جزء نوافل رواتب یومیه نیست و آن دو رکعت است که بنابر اقوا بین نماز مغرب و وقتى که سرخى طرف غرب، از بین برود خوانده مى‏شود، در رکعت اول آن بعد از سوره یحمد:

**سخنى درباره ی نماز، ص: 44@

«و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین، فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤمنین».

و در رکعت دوم آن بعد از حمد:

«و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فى البر و البحر و ما تسقط من ورقة الا یعلمها و لا حبة فى ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین» خوانده مى‏شود، سپس دستها را (براى قنوت) بلند کرده و مى‏گوید:

«اللهم انى اسئلک بمفاتح الغیب التى لا یعلمها الا انت ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تفعل بى…»

و به جاى جمله یآخر آنچه را که مى‏خواهد دعا مى‏کند و سپس مى‏گوید:

«اللهم انت ولى نعمتى و القادر على طلبتى تعلم حاجتى فأسألک بحق محمد و آل محمد علیه و علیهم‏السلام لما قضیتهالى.»

و حاجاتش را از خداوند عزوجل بخواهد که ان‏شاءالله عطا خواهد فرمود.

مسئله ی3- نشسته خواندن نوافل رواتب یومیه و غیر آنها حتى در حال اختیار جایز است، لیکن بهتر آن است که در چنین حالى هر دو رکعت نماز نشسته حتى در نماز وتر یک رکعت حساب شود. بنابراین نماز وتر را نشسته دوبار و هر بار یک رکعت مى‏خواند.

مسئله ی4- وقت نافله یظهر از اول ظهر تا موقعى است که

**سخنى درباره ی نماز، ص: 45@

سایه یشاخص (1) به اندازه یذراع یعنى دو هفتم شاخص برگردد و وقت نافله یعصر تا موقعى است که سایه یشاخص به اندازه یدو ذراع یعنى چهار هفتم شاخص برگردد که اگر به این حد از وقت رسید باید نماز واجب مقدم شود.

مسئله ی5- در روز جمعه خواندن نافله‏هاى ظهر و عصر پیش از آن که ظهر شود هیچ اشکال ندارد، بلکه در روز جمعه چهار رکعت به نافله‏هاى ظهر و عصر افزوده مى‏شود و بیست رکعت مى‏شود. ولى در غیر جمعه، جایز نبودن انجام آن قبل از ظهر، خالى از قوت نیست. و اگر بداند که نمى‏تواند آنها را در وقت خودشان به جا آورد، بنابر احتیاط واجب باید قبل از وقت به قصد رجاء بیاورد. و مسافر و جوانى که خوف آن را دارد که نماز شب را در وقتش نتواند بخواند، مى‏تواند نافله یشب را قبل از نصف شب بخواند بلکه هر کسى که داراى عذر باشد مانند پیر و کسى که ترس از سرما یا احتلام دارد مى‏تواند قبل از نصف شب آن را بخواند. و سزاوار است که نیت تعجیل نماید نه اداى آن.

مسئله ی6- وقت نماز ظهر و عصر از هنگام ظهر تا مغرب است. که از اول آن به مقدار اداى نماز ظهر بر حسب حال و وضع نمازگزار، وقت اختصاصى نماز ظهر است و چنین وقتى از آخر آن، وقت اختصاصى نماز عصر است و بین این دو وقت مختص، وقت مشترک نماز ظهر

**سخنى درباره ی نماز، ص: 46@

و عصر است. وقت نماز مغرب و عشا در حال اختیار از مغرب تا نصف شب است که از اول آن به مقدار اداى نماز مغرب برحسب حال و وضع نمازگزار، وقت اختصاصى نماز مغرب است و چنین وقتى از آخر آن، وقت مختص نماز عشا است. و بین این دو وقت، وقت مشترک نماز مغرب و عشا است. و کسى که اضطرارا به جهت خواب یا فراموشى یا حیض یا غیر اینها و یا عمدا، نماز مغرب و عشا را از نصف شب تأخیر بیندازد، بنابر احتیاط واجب باید آنها را تا سپیده یصبح به قصد ما فى‏الذمه به جا آورد. و اگر به مقدار وقت اداى دو نماز تا سپیده باقى نمانده باشد، باید احتیاطا نماز عشا را بخواند، و احتیاط واجب آن است که بعد از این وقت، نماز مغرب سپس عشا را قضا نماید، و از طلوع سپیده یصادق تا طلوع خورشید، وقت نماز صبح است. وقت فضیلت نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتى که سایه یجدید شاخص به اندازه یخود شاخص بشود. همانطورى که پایان وقت فضیلت عصر وقتى است که سایه یجدید شاخص دو برابر خودش گردد. و بنابراین شروع وقت فضیلت نماز عصر وقتى است که سایه شاخص به چهار قدم یعنى چهار هفتم شاخص برسد. اگر چه بعید نیست که ابتداى فضیلت نماز عصر موقعى باشد که به مقدار خواندن نماز ظهر (از ظهر) گذشته باشد. وقت فضیلت نماز مغرب از مغرب تا از بین رفتن شفق یعنى سرخى طرف مغرب مى‏باشد، و اول وقت فضیلت نماز عشا موقع از بین رفتن شفق است و تا یک سوم شب ادامه دارد، بنابراین براى نماز عشا در وقت اجزا (کفایت کردن و مجزى بودن) است: قبل از رفتن سرخى و بعد از یک

**سخنى درباره ی نماز، ص: 47@

سوم شب تا نصف شب (که در هر کدام از این وقتها نماز عشا خوانده شود صحیح است اگر چه وقت فضیلت آن نیست). وقت فضیلت نماز صبح از اول سپیده‏ تا پیدا شدن سرخى طرف مشرق است و شاید پیدا شدن آن همزمان با روشن شدن هوا که مورد نص است، باشد.

مسئله 7- مقصود از وقت اختصاصى نماز آن است که در صورتى که خود نماز صاحب این وقت را به طور صحیح انجام نداده باشد خواندن نماز دیگرى در آن – که با او در غیر این وقت، شریک است – صحیح نیست. بنابراین خواندن نماز غیر شریک، در وقت اختصاصى مانند نماز قضاء همان روز با غیر آن، اشکالى ندارد. و همچنین است اگر نسبت به نماز صاحب وقت مختص، ذمه‏اش فارغ شده باشد خواندن نماز شریک در این وقت مختص، اشکالى ندارد. بنابراین اگر نماز عصر را سهوا مقدم بر نماز ظهر بدارد و بعد از خواندن نماز عصر فقط به مقدار چهار رکعت وقت تا غروب باقى مانده باشد، در چنین صورتى خواندن نماز ظهر (که نماز شریک است) در این وقت مختص نماز عصر، جایز است و باید به نیت ادا باشد. و همچنین اگر نماز ظهر را قبل از ظهر به گمان آن که وقت آن شده، بخواند و قبل از تمام شدن نماز ظهر، وقت داخل شود بعد از تمام شدن این نماز مى‏تواند (فورا) نماز عصر را بخواند و واجب نیست که به مقدار گذشتن وقت چهار رکعت صبر کند و سپس نماز عصر را بخواند. بلکه اگر تمام نماز عصر در وقت (مختص) نماز ظهر واقع شود بنابر اقوا صحیح است مثل این که به اعتقاد آن که نماز ظهر را خوانده است نماز عصر را بخواند سپس معلوم شود که ظهر را نخوانده

**سخنى درباره ی نماز، ص: 48@

بوده است و تمام نماز عصر در وقت مختص به نماز ظهر واقع شده است. لیکن در جایى که مقدارى از وقت مشترک را درک نکند، احتیاط ترک نشود.

مسئله ی8- اگر عمدا نماز عصر را بر ظهر یا عشا را بر مغرب مقدم بدارد، آنچه را که مقدم داشته باطل است چه در وقت مختص باشد یا مشترک. و اگر سهوا مقدم بدارد و بعد از تمام کردن آن متوجه شود نمازى را که مقدم داشته، صحیح است و پس از آن باید نماز اول را بخواند. و اگر در اثناى نماز متوجه شود، باید نیت خود را به نماز جلوترى (اول) برگرداند مگر آن که جاى برگرداندن نیت باقى نمانده باشد. مثل آن که نماز عشا را مقدم بدارد و بعد از وارد شدن در رکوع رکعت چهارم متوجه شود که (قهرا) جاى عدول (به نماز مغرب) نیست و بلکه صحت آن خالى از قوت نمى‏باشد. اگر چه احتیاط در این صورت آن است که همان نماز را تمام کرده سپس نماز مغرب را بخواند و پس از آن عشا را (هم) بخواند.

مسئله ی9- اگر براى شخص غیر مسافر به مقدار خواندن پنج رکعت و براى مسافر به مقدار خواندن سه رکعت وقت تا غروب باقى مانده باشد، باید نماز ظهر را مقدم بدارد اگر چه مقدارى از نماز عصر در خارج از وقت، واقع مى‏شود. و اگر براى شخص غیر مسافر به مقدار خواندن چهار رکعت یا کمتر و براى مسافر به مقدار دو رکعت یا کمتر، وقت باقى مانده باشد، باید نماز عصر را بخواند (و نماز ظهر را قضا نماید) و اگر براى شخص

**سخنى درباره ی نماز، ص: 49@

غیر مسافر به مقدار خواندن پنج رکعت یا بیشتر و براى مسافر به مقدار خواندن چهار رکعت یا بیشتر، وقت تا نصف شب باقى مانده باشد باید نماز مغرب را مقدم بدارد و اگر کمتر از این مقدار وقت براى غیر مسافر و مسافر تا نصف شب باقى مانده باشد، باید نماز عشا را مقدم بدارد و بعد از آن اگر به مقدار خواندن یک رکعت یا بیشتر، وقت باشد، باید فورا نماز مغرب را بخواند. و ظاهر آن است که در این صورت نماز مغرب ادا است اگر چه احتیاط مستحب آن است که نیت ادا و قضا نکند.

مسئله ی10- عدول یعنى برگرداندن نیت از نماز بعدى به نماز قبلى جایز است برخلاف عکس آن، که عدول از نماز قبلى به نماز بعدى جایز نیست، بنابراین اگر نماز ظهر یا مغرب را شروع کرده و در اثناى آن روشن شود که آنها را خوانده است، نمى‏تواند به نماز بعدى (عشا یا عصر) عدول نماید. برخلاف جایى که خیال مى‏کرده نماز اول را خوانده و شروع در نماز دوم نماید و در اثناى نماز خلاف آن روشن شود (که آن را نخوانده است) که باید به نماز اول عدول نماید در صورتى که زمینه براى عدول باشد.

مسئله ی11- اگر شخص مسافر به مقدار خواندن چهار رکعت، وقت داشته باشد، و مثلا شروع به نماز ظهر نماید و در اثناى نماز قصد اقامت کند، نمازش باطل است و نمى‏تواند عدول به نماز بعدى (عصر) نماید پس باید آن را رها کرده و نماز بعدى را شروع کند. کما این که در همین فرض، وقتى که قصد اقامت داشته و شروع در نماز بعدى بنماید سپس (در اثناى آن) از قصد اقامتش

**سخنى درباره ی نماز، ص: 50@

برگردد، عدول به نماز اول مشکل است.

مسئله ی12- بنابر احتیاط واجب صاحبان عذر که امید دارند عذرشان در (اواخر) وقت برطرف گردد باید نماز را از اول وقت تأخیر اندازند، مگر در تیمم که سبقت گرفتن به نماز در آن جایز است مگر آن که بداند عذرش در وقت برطرف مى‏شود همانگونه که در بحث تیمم گذشت.

مسئله ی13- خواندن نماز مستحب در وقت نماز واجب مادامى که وقت آن ضیق نشود بنابر اقوا جایز است و همچنین خواندن نماز مستحب براى کسى که قضاى نماز واجب به عهده دارد جایز است.

مسئله ی14- اگر یقین به داخل شدن وقت نماید و نماز را بخواند یا بر دلیل معتبرى مانند شهادت دو عادل اعتماد کند چنانچه تمام نماز قبل از وقت واقع شده باشد، باطل است و اگر قسمتى از آن، گرچه کم باشد در وقت واقع شود صحیح است.

مسئله ی15- اگر از اول وقت به مقدار خواندن نماز، و تحصیل مقدمات آن مانند طهارت با آب یا خاک و غیره بر اساس حال و وضع نمازگزار، بگذرد سپس یکى از عذرها مانند دیوانگى و حیض (برایش) پیش آید، قضا بر او واجب است و اگر این مقدار وقت نگذشته قضا بر او واجب نیست. بلى اگر مقدمات نماز در همان اول وقت، حاصل باشد و از اول وقت به مقدار خواندن نماز

**سخنى درباره ی نماز، ص: 51@

بر اساس حال و تکلیف همان وقتش بگذرد و سپس عذرى پیدا شود قضا بر او واجب است. و اگر عذر در آخر وقت برطرف شود چنانچه وقت باقیمانده گنجایش تحصیل طهارت و خواندن دو نماز را دارد، انجام هر دو نماز واجب است و اگر گنجایش تحصیل طهارت فقط یک نماز را دارد باید (تحصیل طهارت نموده) نماز مختص آن وقت را بخواند و همچنین است اگر یک رکعت از نماز را با طهارت درک کند. بنابراین اگر وقت باقیمانده به مقدار تحصیل طهارت و ادراک یک رکعت باشد باید (تحصیل طهارت کرده) نماز دوم را بخواند و اگر به مقدار تحصیل طهارت و یک نماز و یک رکعت از نماز دیگر، وقت باقى باشد هر دو نماز واجب است (که باید تحصیل طهارت کرده هر دو نماز را به طور مرتب بخواند).

مسئله ی16- شخص بى‏عذر، موقع شروع نماز، باید بداند که وقت نماز شده است و شهادت دو عادل که به استناد حس شهادت دهند جاى دانستن را مى‏گیرد مثل این که شهادت بدهند که سایه یشاخص بعد از کم شدن، شروع به زیاد شدن، نموده است و اذان مؤذن اگر چه عادل و وقت‏شناس باشد، بنا بر احتیاط واجب، کفایت نمى‏کند و اما شخص با عذر، مى‏تواند با گمان به وقت نماز بخواند، و اما صاحب عذر خصوصى مانند کور و زندانى، نباید ترک احتیاط کند (پس) باید نماز را تأخیر اندازد تا علم پیدا کند وقت داخل شده است.

**سخنى درباره ی نماز، ص: 52@


1) شاخص چیزى است که براى وقت‏شناسى «مثلا ظهر» عمودى در زمین قرار مى‏دهند.