جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امور مؤثر در تحصیل حضور قلب

زمان مطالعه: 5 دقیقه

و آن در نماز امورى چند است که پس از این در مواقع خود بعض از آن را

**سر الصلوة، ص: 30@

ذکر مى‏کنیم. و اکنون به طریق کلى براى مطلق عبادات ذکر علاجى مى‏کنیم. و آن این است که انسان شواغل داخلیه و خارجیه، که مهم‏تر از همه‏ى شواغل قلبیه است، قطع کند. و شواغل قلبیه سبب عمده یا منحصرش حب دنیا و هم آن است. اگر انسان همش تحصیل دنیا و مهمش رسیدن به زخارف آن باشد، البته قلب فطرتاً متوجه به آن مى‏شود و شغل شاغلش آن مى‏شود و اگر از یکى از امور دنیاوى منصرف شود، به دیگرى متوجه مى‏شود.

و مثل قلب مثل طایرى است که دائماً از شاخه‏اى به شاخه‏اى پرواز مى‏کند. مادامى که درخت آرزوى دنیا و حب آن در قلب برپا است، طائر قلب بر شاخه‏هاى آن متعلق است؛ و اگر به ریاضات و مجاهدات و تفکر در عواقب و معایب آن و تدبر در آیات و اخبار و حالات اولیاى خدا قطع این درخت را نمود، قلب ساکن و مطمئن مى‏شود و موفق به کمالات نفسانیه، که از آن جمله حصول حضور قلب به همه‏ى مراتب آن است، ممکن است بشود؛ و الا به هر قدر که موفق شد در کم نمودن آن، موفق به نتیجه مى‏شود.

و اگر کسى اندکى تامل کند در عواقب امر اهل دنیا و عشاق آن و مفاسدى که از آنها بروز کرده و ننگهائى که از آنها به یادگار مانده که صفحات تاریخ را سیاه و ننگین نموده، که تمام آن از حب جاه و مال و بالجمله حب دنیا بوده، و تفکر کند در اخبار و آثارى که از اهل‏بیت عصمت و طهارت در مذمت حب دنیا وارد شده و مفاسدى که در دین و دنیا بر آن مترتب است، تصدیق مى‏کند که با هر قیمت هست و با هر فشار و ریاضتى میسور و ممکن باشد قطع این فساد را از صفحه‏ى قلب بکند و این ظلمت و کدورت را از فضاى دل بر کنار کند، لازم است بکند؛ و این با قدرى اقدام و همت تا اندازه‏اى ممکن است. گرچه ترک مطلق از عهده‏ى هرکس ساخته نیست، ولى کم کردن آن و شاخ و برگ آن را زدن بسیار ممکن است بلکه مى‏توان گفت سهل است. و البته اگر انسان هم اکبرش دنیا نشد و وجهه‏ى قلب یکسره رو به زخارف دنیا نگردید، ممکن است حالات خود و تفکرات قلب را تقسیم کند و گاهى هم خالص کند قلب را براى عبادت. و شاید اگر در صدد برآمد و مدتى از قلب مواظبت نمود و از خود دلدارى کرد، نتایج خوب بگیرد و کم‏کم به قطع این ریشه‏ى فساد نایل شود.

**سر الصلوة، ص: 31@

و باید دانست که دنیاى مذموم در لسان اولیاء همان علاقه و حب و توجه به آن است؛ والا اصل عالم ملک و مشهد شهادت، که یکى از مشاهد جمال جمیل حق است و مهد تربیت اولیاء و عرفا و علماء بالله است و دارالتکمیل نفوس قدسیه‏ى بشریه و مزرع آخرت است، از اعز مشاهد و منازل است نزد اولیاء و اهل معرفت. چه بسا باشد که کسى حظى از دنیاى خارجى نداشته باشد، و به واسطه‏ى حب و تعلق قلبش به آن از اهل دنیا باشد و ناسى حق و آخرت باشد؛ و دیگرى که داراى ملک و سلطنت و جاه و مال است، چون سلیمان بن داود علیهماالسلام، اهل دنیا نباشد و رجل الهى و انسان لاهوتى باشد. و معلوم است که در اقبال دنیا و حصول آن، علاقه‏ى به آن مدخلیت ندارد؛ چه بسا علاقه‏مندان دست تهى که از دنیا جز فساد و نکبت آن را ندارند، و بى‏علاقه‏هاى داراى ملک و حشمت که جمع بین دنیا و آخرت نمودند و به سعادت دارین رسیدند. و اشاره به این نکته در احادیث شریفه شده، مثل قول السجاد علیه‏السلام: الدنیا دنیا آن: دنیا بلاغ و دنیا ملعونة.(1) و گاهى از خود دنیا تکذیب بلیغ شده به اعتبار تعلق به آن یا براى صرف علاقه از آن. و ذکر اخبار متعلقه‏ى به این باب و جمع آن و بیان اعتبار عقلى در آن از وظیفه‏ى این مختصر خارج است.

بالجمله، آنچه خار طریق وصول به کمالات و شیطان قاطع الطریق مقام قرب و وصول است و انسان را از حق منصرف مى‏کند و از لذت مناجات با او محروم مى‏نماید و قلب را ظلمانى و کدر مى‏کند، حب به دنیا است که در احادیث شریفه آن را «رأس کل خطیئه» و «مجتمع کل معاصى» شمرده‏اند. و اخبار در این باب و متعلقات آن بیش از آن است که در این مختصر بگنجد.

پس انسان باید در موقع عبادات اشتغالات قلبیه و خواطر آن را کم کند؛ و براى عبادت وقتى را اختصاص دهد که مشاغلش کم‏تر باشد و قلب در آن وقت مطمئن‏تر و ساکن‏تر باشد. و این یکى از اسرار وقت است که در محل خود

**سر الصلوة، ص: 32@

ذکرى از آن مى‏شود، انشاءالله.

و پس از آنکه شواغل قلبیه را کم کرد، باید شواغل خارجیه را نیز به اندازه‏ى ممکن کم کند. و بیش‏تر آداب شرعیه شاید براى این فایدت باشد، مثل نهى از التفات به اطراف و لعب با دست و ریش و فرقعة الاصابع و مدافعه‏ى بول و غائط و ریح و مدافعه‏ى نوم و نظر کردن به نقش خاتم و مصحف و کتاب و گوش کردن به حرفهاى خارجى و حدیث نفس و دیگر آداب مکروهه؛ و مثل آداب مستحبه‏ى کثیره که براى حفظ حضور حضرت بارى جلت عظمته است.

حتى آنکه شیخ سعید، شهید ثانى قدس الله نفسه در کتاب اسرارالصلوة مى‏فرمایند: «از براى شخص ضعیف، که فکرش به اندک چیزى که چشمش مى‏بیند یا گوشش مى‏شنود متفرق مى‏شود، علاج آن است که چشمهاى خود را ببندد یا در خانه‏ى تاریکى نماز بخواند یا آنکه مقابل خود چیزى نگذارد که جلب نظر او را کند یا نزدیک دیوارى بایستد که چشم انداز نداشته باشد. و احتراز کند از نماز بر شوارع و مواضع منقوشه و بر فرش‏هاى مزین؛ و از این جهت، اهل عبادت در خانه‏ى تنگ و تاریکى که وسعت آن به قدرى بود که انسان بتواند در آن نماز کند عبادت مى‏کردند، تا آنکه هم آنها اجمع باشد.»(2) انتهى کلامه زید فى علو مقامه. و البته اینکه فرمودند بهتر آن است که در بیت مظلم نماز کند در غیر فرایض یومیه است، که در جماعت مسلمین خواندن از سنن مؤکده است. بلکه اگر انسان به وظایف و اسرار جماعت قیام کند، رغم انف شیطان را به طورى مى‏کند که در هیچ عبادتى نمى‏کند. و در اجتماع مؤمنین و قلوب مجتمعه‏ى آنها، که دست غیبى الهى با آن است، فوائدى است روحى و معنوى که در کمتر عملى اتفاق آن افتد، با آنکه مصالح عمومى و اجتماعى در آن نیز ملحوظ است. بلکه براى اهل مناجات و اصحاب قلوب نماز در جماعت، که حفظ اعداد رکعات را نیز محول به غیر مى‏کنند و یکسره دل را متوجه به حق و مناجات او مى‏کنند، بهتر است. آرى، در غیر فرایض، در خلوات و مواردى که نفس اشتغالش کم‏تر

**سر الصلوة، ص: 33@

باشد، بهتر است.

و باید دانست که قلوب بسیار مختلفند و احوال هر یک به حسب اوقات خیلى مختلف مى‏شود؛ پس بر انسان لازم است مثل طبیب معالج و پرستار شفیق از قلب خود نگهدارى کند؛ و در احوال آن دقت کند که اگر خلوت با حال او مناسب است، در خلوت عمل را به جا آورد؛ و اگر در خلوت اشتغال بیشتر مى‏شود، در جلوت به عبادت قیام کند. الحمدلله اولاً و آخراً.

**سر الصلوة، ص: 34@


1) «دنیا دو (نوع) دنیاست: دنیایى که (به سعادت) مى‏رساند، و دنیایى که ملعون است،» اصول کافى، ج 4، ص 4، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب حب الدنیا و الحرص فیها». حدیث 8.

2) التنبیهات العلیة على وظائف الصلوة القلبیة، مطبوع در مجموعه‏ى افادات شهید ثانى. ص 110.