جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ستایش صبحگاه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

نکو مُلکى است مُلک صبحگاهى

در آن کشور بیابى هر چه خواهى

کسى کو بر حصار گنج ره یافت

گشایش بر کلید صبحگه یافت

غرض ها را حصار آنجا گشایند

کلید آنجاست، کار آنجا گشایند

در آن ساعت که باشد نَشْو جانها

گل تسبیح روید بر زبانها

زبان هر که او باشد برومند

شود گویا به تسبیح خداوند

اگر مرغ زبان، تسبیح خوان است

چه تسبیح آرد، آنکو بى‏زبان است

در آن حضرت که آن تسبیح خوانند

زبان بى زبانان نیز دانند

«نظامى»

**سرچشمه امید، ص: 12@