زمان مطالعه: < 1 دقیقه
مادرم چادر شب را
امّا، بى ستاره به سر کشید
و بر سجّاده بوریایى خویش
به راز و نیاز و نماز ایستاد
و من
با اشک چشمانش
وضو ساختم
با مُهرى از تاولهاى دست پینه بسته پدر
در محراب خستگیش
سجده ی شکر بجاى آوردم.
«شیرزاد بهزادى»
**سرچشمه امید، ص: 75@