قرآن از کسانى یاد مىکند که روز واپسین از حسرت، دست به دندان مىگزند که چرا فلان کس را به دوستى خود برگزیدیم. حسرت آنها براى این است که مدتى از زندگىشان را در مسیر هدایت به سر بردهاند، اهل نماز و ذکر و نیایش بودهاند. اما انتخاب دوستان ناباب و نااهل سبب شده که به تدریج نسبت به گذشتهى خود بىتفاوت شوند، گذشتهى درخشان خود را از یاد ببرند و تا آخر زندگى از راه هدایت دور بمانند و این بزرگترین حسرت آنان است:
(و یوم یعض الظالم على یدیه یقول یا لیتنى اتخذت مع الرسول سبیلاً، یا ویلتى لیتنى لم أتخذ فلاناً خلیلاً لقد أضلنى عن الذکر بعد اذ جاءنى و کان الشیطان للانسان خذولاً)
روزى که ستمکار از حسرت دست به دندان مىگزد و مىگوید: اى کاش! راه رسول خدا را پیش گرفته بودم. و اى کاش! فلانى را دوست خود نمىگرفتم. او پس از آمدن ذکر؛ مرا گمراه ساخت و شیطان همواره انسان را خوار و محروم مىگذارد(1).
**سفر به چشمهى نماز، ص: 40@
در سورهاى دیگر به سرنوشت عبرتانگیز کسانى مىپردازد که بندگان نمازگزار را از نماز و نیایش بازداشته؛ آنان را به ترک نماز و عبادت وامىداشتند و سرانجام کارشان به آن جا کشید که آنان و همدمانشان به سوى آتش دوزخ رهسپار شدند:
(أرأیت الذى ینهى – عبدا اذاً صلى – أرایت ان کان على الهدى – أو امر بالتقوى -… کلا لئن لم ینته لنسفعاً بالناصیة -… فلیدع نادیه، سندع الزبانیة)
آیا آن کس را دیدى که چون بندهاى نماز مىگزارد او را از نماز باز مىدارد؟ شاید او در طریق هدایت بود یا به پارسایى دعوت مىکرد. اگر از کارش دست برندارد موى جلو سرش را گرفته و (به سوى دوزخ) مىکشیم. آن گاه باید همدمانش را بخواند. ما هم مأموران عذاب را خواهیم خواند(2).
آیا کسانى که ریشههاى وجود خویش را با هستى بریدهاند و به نماز و اظهار نیاز به درگاه خداوند اعتقادى ندارند. آیا حرفها، کارها، اشارهها، کنایهها، نیشخندها، پوزخندها و لبخندهاى تمسخرآمیز آنان روح ما را نسبت به نماز تیره و کدر نخواهد ساخت. آیا دوستى با چنین کسانى شعلهى فروزانى را که ما همواره با شنیدن نداى آسمانى اذان در دل احساس کردهایم رو به خاموشى نخواهد برد.
دوستى با چنین دزدان عقیده و ایمان نه تنها شیرینى گفتوگو با خداوند را کمرنگ خواهد کرد، بلکه گاه چنان بىرنگ شده که دیگر عبادت و نماز
**سفر به چشمهى نماز، ص: 41@
چنگى به دل نخواهد زد.
قرآن از ما مىخواهد کسانى را به دوستى بگیریم که معاونان و دستیاران ما بر نیکىها، خوبىها و پارسایىها باشند نه آنان که راه گناه و سرکشىها را بر ما هموار مىسازند(3).
چرا که هم نفس شدن با خوبان، روح خستهى ما را به آسمان زیبایىها پرواز خواهد داد و لذت مناجات و عبادت را در کام ما خواهد چکاند.
**سفر به چشمهى نماز، ص: 42@
1) فرقان (25) آیههاى 27 – 29.
2) علق (96) آیههاى 9 – 18.
3) (تعاونوا على البر و التقوى و لا تعاونوا على الاثم و العدوان) (مائده (5) آیهى 2).