1 – رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «علیک بصلاة اللیل ولو رکعة واحدة»؛ یعنى بر شما باد به نماز شب اگر چه یک رکعت باشد.(1).
2 – رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ما زال جبرئیل یوحینى بقیام اللیل حتى ظننت أن خیار امتى لن یناموا من اللیل الا قلیلا»؛ یعنى همیشه جبرئیل مرا توصیه و سفارش به قیام شب و نماز در آن مىنمود و آن قدر در این باره سفارش مىنمود که گمان کردم خوبان
**سیماى متهجدین، ص: 78@
امتم، شب را نمىخوابند مگر اندکى.(2).
3 – معاویة بن عمار نقل مىکند که از امام صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود: پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ضمن وصایایش به على علیهالسلام فرمود: اى على! تو را سفارش مىکنم درباره خودت به اعمال و صفاتى چند که مداوم در انجام آنها بکوش. آنگاه فرمود: خداوندا، یاریش کن. تا آنجا که فرمود: «یا على! و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلوة اللیل»؛ یعنى اى على! بر تو باد به خواندن نماز شب.(3).
4 – امام صادق علیهالسلام فرمود: لیس من شیعتنا من لم یصل صلاة اللیل»؛ یعنى شیعهى ما نیست کسى که نماز شب نخواند.(4).
5 – محمد بن على از حسن بن على از سیف بن عمیرة از عمرو بن شمر از جابر از امام باقر علیهالسلام نقل مىکند که على علیهالسلام مىفرمود: «انا أهل البیت امرنا أن نطعم الطعام و نودى فى النائبة و نصلى اذا نام الناس»؛ یعنى به درستى که ما اهلبیت امر شدهایم به این که اطعام طعام کنیم و در سختىهاى روزگار شکیبا باشیم و در آن هنگام که مردم در خوابند نماز بگزاریم.(5).
6 – پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «صلاة اللیل نور»؛ یعنى نماز شب نور است.(6).
7 – در تفسیر على بن ابراهیم ذیل آیه شریفه 79 سوره أسراء، از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: «سبب النور فى القیامة الصلوة فى جوف اللیل»؛ یعنى سبب نور در قیامت، نماز خواندن در دل شب است.(7).
8 – در مجالس ابنشیخ از اسماعیل بن على برادر دعبل خزاعى نقل شده که امام
**سیماى متهجدین، ص: 79@
رضا علیهالسلام به دعبل پیراهنى از خز عطا کرد و بدو فرمود: «احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه ألف لیلة ألف رکعة، و ختمت فیه القرآن ألف ختمه»؛ یعنى این پیراهن را حفظ کن. زیرا با این پیراهن، هزار شب، در هر شب هزار رکعت نماز خواندم و هزار بار قرآن ختم کردم.(8).
9 – ابنمنکدر به اسناد خویش از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل مىکند که فرمود: «خیرکم من أطعم الطعام، و أفشى السلام، و صلى باللیل و الناس نیام»؛ یعنى بهترین شما کسى است که طعام بدهد و سلام واضح بگوید و در شب آن هنگام که مردم در خوابند نماز بگزارد.(9).
10 – ابنمحبوب از ابان بن عثمان از بحرالسقاء نقل مىکند که گفت شنیدم امام صادق علیهالسلام مىفرمود: «ان من روح الله تعالى ثلاثه: التهجد باللیل، و افطار الصائم، و لقاء الأخوان»؛ یعنى سه چیز از الطاف خداوند تبارک و تعالى است: نماز شب و شب زندهدارى، افطار روزهدار و دیدار دوستان.(10).
11 – ابنعباس نقل مىکند که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «أشراف امتى حملة القرآن و أصحاب اللیل»؛ یعنى: شریفان امت من، حاملان قرآن و یاران شب هستند.(11).
12 – أبىحازم از سهل بن سعد نقل مىکند که جبرئیل به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: «یا محمد! عش ما شئت فانک میت و احبب من شئت فانک مفارقة و اعمل ما شئت فانک مجزى به، و اعلم أن شرف الرجل قیامه باللیل، و عزه استغناوه عن الناس»؛ یعنى اى محمد! هر گونه مىخواهى زندگى کن، همانا تو خواهى مرد. هر کس را خواستى دوست بدار، همانا از او جدا خواهى شد. هر عمل خواستى انجام بده، پاداش آن
**سیماى متهجدین، ص: 80@
را خواهى دید. آگاه باش که شرافت مرد، عبادت او در شب است و عزت وى، بىنیازى جستن از مردم است.(11).
13 – سعد بن طریف از امام باقر علیهالسلام نقل مىکند که فرمود: «ثلاث درجات: افشاء السلام، اطعام الطعام و الصلوة باللیل و الناس نیام»؛ یعنى سه چیز منزلت و مقام است: سلام دادن، غذا دادن و نماز خواندن در شب، در حالى که مردم در خوابند.(12).
14 – انس بن مالک نقل مىکند که شنیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مىفرمود: «رکعتان فى جوف اللیل أحب الى من الدنیا و ما فیها»؛ یعنى دو رکعت نماز در دل شب براى من از دنیا و آنچه که در آن است بهتر است.(13).
15 – رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «أفضل الصلاة بعد الصلوة المکتوبة، الصلاة فى جوف اللیل»؛ یعنى برترین نماز بعد از نماز واجب، نماز خواندن در دل شب است.(14).
16 – محمد بن عیسى از ابنمحبوب از عبدالله بن سنان نقل مىکند که گفت از امام صادق علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: «ثلاثة هن فخر المؤمن و زینة فى الدنیا و الأخرة: الصلاة فى آخر اللیل، و یأسه مما فى أیدى الناس، و ولایة الامام من آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم»؛ یعنى سه چیز مایهى فخر مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت است: نماز خواندن در دل شب، و بىاعتنایى به آنچه در دست مردم است و پذیرش ولایت امامى از اهلبیت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم.(15).
17 – از امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده که در توضیح آیه شریفه 46 از سوره مبارکه کهف که مىفرماید: «المال و البنون زینة الحیوة الدنیا» فرمودند: «ان الثمان رکعات
**سیماى متهجدین، ص: 81@
یصلیها العبد آخر اللیل زینة الاخرة»؛ یعنى هشت رکعت نمازى که بنده در دل شب مىخواند زینت آخرت است.(16).
18 – رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «اذا قام العبد من لذیذ مضجعه و النعاس فى عینیه لیرضى ربه – جل و عز – بصلاة لیله، باهى الله به ملائکته، فقال: أما ترون عبدى هذا، قد قام من لذیذ مضجعه الى صلاة لم أفرضها علیه اشهدوا أنى قد غفرت له»؛ یعنى هنگامى که انسان از بستر لذتبخش خود برمىخیزد، در حالى که چشمانش خواب آلوده است براى این که با نماز شبش پروردگار خود را خشنود کند، خداوند در مقابل فرشتگانش به آن بنده مىنازد و مىفرماید: آیا بندهى مرا نمىبینید که از رختخواب گوارایش برخاسته است براى نمازى که بر او واجب نکردهام. گواه باشید که او را بخشودم.(17).
19 – رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «و رجل قام من اللیل وحده فسجد و نام و هو ساجد فیقول تعالى: «انظروا الى عبدى روحه عندى و جسده ساجد»؛ یعنى پروردگار مباهات مىکند بر مردى که شبانه بلند شود و به تنهایى نماز بخواند و سجده کند و در حال سجده به خواب رود. خداوند تعالى مىفرماید: بنگرید بندهى مرا که روح او پیش من و تنش در سجده است.»(18).
20 – حسن بن محبوب از جمیل بن دراج از فضیل بن یسار از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که فرمود: «ان البیوت التى یصلى فیها باللیل بتلاوة القرآن، تضى لأهل السماء کما یضىء نجوم السماء لأهل الأرض»؛ یعنى خانهاى که در آن نماز شب خوانده شود و تلاوت قرآن گردد. در نظر اهل آسمان نورانى است؛ چنان که اهل زمین نورانیت ستارگان را مىبینند.(19).
**سیماى متهجدین، ص: 82@
21 – محمد بن سلیمان دیلمى از پدرش نقل مىکند که گفت از امام صادق علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: «الشتاء ربیع المؤمن یطول فیه لیله فیستعین به على قیامه، و یقصر فیه نهاره فیستعین به على صیامه»؛ یعنى زمستان، بهار مؤمن است که شبهایش طولانى است و در آن به قیام براى نماز شب مىپردازد و روزهایش کوتاه است و در آن روزه مىدارد.(20).
22 – از امام حسن عسکرى علیهالسلام منقول است که فرمود: «ان الوصول الى الله – عزوجل – سفر لا یدرک الا بامتطاء اللیل»؛ یعنى رسیدن و واصل گشتن به خداوند (عزوجل) سفرى است که جز با مرکب شب، پیمودن راه و نیل به مقصد ممکن نیست.(21).
23 – أعمش از عطیه عوفى از جابر بن عبدالله نقل مىکند که گوید شنیدم که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مىفرمود: «ما اتخذ الله ابراهیم خلیلا الا لاطعامه الطعام، و صلاته باللیل و الناس نیام»؛ یعنى خداوند حضرت ابراهیم علیهالسلام را به مقام خلیلى خویش برنگزید مگر به خاطر دو چیز: اول این که [سعادتمندانه] مردم را اطعام مىکرد و دیگر آن که شب، هنگامى که مردم در خواب بودند، نماز مىخواند.(22).
24 – وهب از ابنعباس روایت مىکند که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «من رزق صلاة اللیل من عبد أو أمة: قام لله – عزوجل – مخلصا فتوضأ وضوءا سابقا و صلى الله – عزوجل – بنیة صادقة، و قلب سلیم و بدن خاشع، و عین دامعه جعل الله تبارک و تعالى خلفه تسعة صفوف من الملائکة فى کل صف ما لا یحصى عددهم الا الله تعالى أحد طرفى کل صف فى المشرق، و الآخر بالمغرب، قال: فاذا فرغ کتب له بعددهم درجات الخیر»؛ یعنى به بندهاى که نماز شب نصیب او شده، هنگامى که براى خداوند
**سیماى متهجدین، ص: 83@
بیدار شود و وضوى کاملى بگیرد و با نیت صادق و قلب سالم و بدن خاشع و چشم گریان براى خدا نماز بخواند، خداوند پشت سر او نه صف از فرشتگان را قرار مىدهد که جز خدا کسى نمىتواند آنها را شمارش کند؛ یک طرف هر صف در مشرق و طرف دیگر در مغرب است، هنگامى که او نماز را تمام کند خدا به تعداد آن فرشتگان براى او درجه و ثواب مىنویسد.(23).
25 – از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «خیارکم اولوا النهى»؛ یعنى بهترین شما صاحبان عقل هستند. عرض شد: یا رسول الله! صاحبان عقل چه کسانى هستند؟ فرمود: «المتهجدون باللیل و الناس نیام»؛ یعنى کسانى که نماز شب مىگذارند در حالى که مردم در خوابند.(24).
26 – از امام باقر علیهالسلام مروى است که فرمود: «ان الله تبارک و تعالى یحب المداعب فى الجماعة بلا رفث، المتوحد بالفکر، المتخلى بالصبر، الساهر بالصلوة»؛ یعنى خداوند تبارک و تعالى شوخى و مزاح در جمع را دوست مىدارد ولى بدون هر گونه فحش و ناسزا و هم چنین تفکر در خلوت، و چشم گریان و شب زندهدارى را دوست دارد.(25).
27 – امام رضا علیهالسلام فرمود: «رضوان الله، الصلاة باللیل»؛ یعنى مایهى رضایت الهى، نماز شب است.(26).
1) کنز العمال ج 7 ح 21431.
2) امالى صدوق ص 257.
3) وسائل الشیعه ج 5 باب 39 ح 1.
4) المقنعه ص 19.
5) محاسن ص 387.
6) میزان الحکمه ج 10 ص 234.
7) تفسیر قمى ج 2 ص 25.
8) أمالى طوسى ج 1 ص 370.
9) خصال ج 1 ص 45.
10) امالى طوسى ج 1 ص 176.
11) امالى صدوق ص 141.
12) خصال ج 1 ص 42.
13) علل الشرایع ج 2 ص 52.
14) کنز العمال ج 7 ح 21397.
15) امالى صدوق ص 325.
16) ثواب الاعمال ص 38.
17) امالى صدوق ص 371.
18) بحارالانوار ج 77 ص 86 ط بیروت.
19) ثواب الاعمال ص 39.
20) امالى صدوق ص 143.
21) بحارالانوار ج 87 ص 380.
22) علل الشرایع ج 1 ص 33.
23) امالى صدوق ص 42.
24) بحارالانوار ج 84 ص 158 ط بیروت.
25) مشکاة الانوار ص 147.
26) من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 412.