73 – در ارشاد القلوب است که از امام باقر علیهالسلام درباره وقت نماز شب سؤال شد. آن حضرت فرمود: «الوقت الذى جاء عن جدى رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم أنه قال: ینادى فیه منادى الله عزوجل: هل من داع فاجیبه؟ هل من مستغفر فأغفر له؟ قال السائل: و ما هو؟ قال: «الوقت الذى وعد یعقوب فیه بنیه بقوله «سوف أستغفر لکم ربى» قال: و ما هو؟ قال: «الوقت الذى قال الله فیه «والمستغفرین بالأسحار» ان صلاة اللیل فى آخره أفضل منها قبل ذلک، و هو وقت الاجابة، و هى هدیة المؤمن الى ربه، فأحسنوا هدایاکم الى ربکم، یحسن الله جوایزکم، فانه لا یواظب علیها الا مؤمن أو صدیق»؛ یعنى وقت نماز شب همان گونه که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمودهاند وقتى است که در آن منادى پروردگار (عزوجل) ندا مىدهد: آیا دعا کنندهاى هست تا اجابتش کنم؟ آیا آمرزش خواهى هست تا بیامرزمش؟ سؤال کننده پرسید: آن چه وقت است؟ حضرت فرمود: وقتى است که یعقوب در آن به فرزندش وعده استغفار داد، به نص قرآن که مىفرماید: «سوف أستغفر لکم ربى». پرسید: آن چه وقت است: فرمود: وقتى است که خداوند درباره آن فرموده:
**سیماى متهجدین، ص: 103@
«و المستغفرین بالأسحار». همانا نماز شب در آخر شب بهتر است از به جاى آوردن آن در اول شب. چون آن وقت، زمان استجابت دعا است و هدیه مؤمن به پروردگارش مىباشد. پس هدایاى خویش به سوى پروردگارتان را نیکو کنید تا خداوند پاداش شما را نیکو سازد و همانا بر نماز شب مداومت نمىنماید مگر مؤمن یا صدیق.(1).
74 – از امام صادق علیهالسلام مروى است که فرمود: «صل صلاة اللیل متى شئت من اول اللیل أو من آخره، بعد أن تصلى العشاء الآخرة، و توتر بعد صلاة اللیل»؛ یعنى بعد از این که نماز عشاء را به جا آوردى نماز شب را در اول شب یا آخر شب، هر وقت مىخواهى به جاى آور و پس از نماز شب، وتر را نیز به جاى آور.(2).
75 – ابن أبىقرة از زراره نقل مىکند که مردى از امیرالمؤمنین علیهالسلام از وتر سؤال کرد که آیا مىتوان آن را در اول شب به جاى آورد یا نه؟ حضرت به او اجازه نفرمودند و وقتى بین دو صبح، امیرالمؤمنین علیهالسلام خارج شد تا به مسجد برود، ندا داد: «أین السائل عن الوتر؟ نعم ساعات الوتر هذه»؛ یعنى کجاست سؤال کننده از وتر؟ بلى حالا وقت وتر است. سپس برخاسته و وتر را به جاى آورد.(3).
76 – ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که فرمود: «اذا خشیت أن لا تقوم آخر اللیل أو کانت بک علة أو أصابک برد فصل صلوتک و أوتر من أول اللیل»؛ یعنى هرگاه ترس این داشتى که آخر شب به نماز برنخیزى یا مبتلا به بیمارى بودى یا سرماى هوا بر تو اثر گذاشت، در ابتداى شب نماز خود را بخوان و نافلهى وتر را به جاى آور.(4).
77 – عبدالله بن حسن از جدش على بن جعفر از برادرش امام موسى کاظم علیهالسلام نقل مىکند که شخصى از حضرتش دربارهى کسى که به واسطهى خوف از بیدار نشدن، نماز شبش
**سیماى متهجدین، ص: 104@
را پس از نماز خفتن به جاى آورد سؤال نمود. آیا اجرى دارد یا بر وى قضاى آن لازم است؟ حضرت در پاسخ فرمود: «لا صلوة حتى یذهب الثلث الاول من اللیل، و القضاء بالنهار أفضل من تلک الساعة»؛ یعنى نمازى ندارد تا این که یک سوم از شب بگذرد و قضا کردن آن در روز نسبت به اول شب افضل است.(5).
78 – عبدالرحمن بن عبدوس از على بن محمد بن قتیبة از فضل بن شاذان نقل کرده، هنگامى که از امام رضا علیهالسلام پرسیده شد: آیا براى مسافر و مریض جائز است که نماز شب را در اول شب به جاى آورد؟ در جواب فرمود: «لاشتغاله و ضعفه لیحرز صلاته فیستریح المریض فى وقت راحته، و یشتغل المسافر بأشتغاله و ارتحاله و سفره»؛ یعنى به خاطر کار و ضعف (جائز است) و به جهت این که نمازش را حفظ نماید مىتواند این کار را انجام دهد تا مریض در وقت راحتش استراحت نموده و مسافر به کار و سفرش بپردازد.(6).
79 – امام صادق علیهالسلام فرمود: «احب صلاة اللیل الیهم آخر اللیل»؛ یعنى محبوبترین [زمان براى] نماز شب در نظر (متقین)، آخر شب است.(7).
1) ارشاد القلوب ص 146.
2) دعائم الاسلام ج 1 ص 139.
3) الذکرى ص 124.
4) وسائل الشیعه ج 3 باب 44 حدیث 12.
5) قرب الاسناد ص 91 ط حجر و ص 120 ط نجف.
6) علل الشرایع ج 1 ص 245.
7) تهذیب ج 2 ص 6.