[لقمان: نام مردى حکیم که اصلش حبشى بوده و در روزگار داود پیغمبر مىزیسته و در قرآن کریم نام وى آمده است: «و لقد آتینا لقمان الحکمة…»؛ ما به لقمان حکمت عطا نمودیم. یعنى وى را خرد و دانش دادیم و بصیرت عطا کردیم. درباره لقمان اختلاف کردهاند: برخى گفتهاند: حکیم بوده و مقام نبوت را نائل نگشته است. بعضى او را پیامبر دانسته و حکمت را که در قرآن صفت وى آمده است به نبوت تفسیر نمودهاند.
یکى از دوستانش به وى گفت: مگر نه تو با ما چوپانى مىکردى، این حکمت و دانش را از کجا و به چه سبب به دست آوردى؟! وى گفت: نخست خواست خداوند و اندازهگیرى او، و دیگر صفاتى که در من وجود داشت و همان زمینهساز لطف خدا گردید، و آنها عبارتاند از: امین بودن، و راستگو بودن، و سکوت نمودن از آنچه که مرا سودى نباشد. (مجمع البیان)
«وفات و قبر لقمان»
ابراهیم ادهم گوید: قبر لقمان میان مسجد لقمه (از شهرهاى فلسطین) و بازار امروز است. علاوه بر قبر لقمان قبور هفتاد تن از انبیاء عظام که پس از لقمان وفات کردهاند در آنجاست؛ جهتش آن که بنىاسرائیل، انبیاء را از نزد خود اخراج و در رمله محصور کردند و در آنجا بودند تا همگى از گرسنگى هلاک شدند.
آوردهاند که روزى لقمان با پسر خویش در عیش نشسته بود، همین که آثار مرگ بر او ظاهر گردید به گریه آغازید، پسر گفت: اى پدر گریه تو از خوف مرگ است یا حرص دنیا؟ گفت: هیچ کدام، گریه من براى آن است که در پیش روى خود بیابان هولناک و عقبات طولانى و بار گران مىبینم با نداشتن زاد و راحله و ندانم که این بار گران از دوشم بردارند یا با آن به سوى دوزخ رهسپار گردم. (کنز الحکمة ترجمه نزهة الارواح شهرزورى: 211 – 205).]
آن بزرگمرد الهى که بر اثر تزکیهى نفس و جهاد فى الله، از جانب حق وجود با برکتش چشمهى جوشان حکمت الهى شد، در سفارشاتش به فرزند خود مىفرماید:
«یا بنى أقم الصلوة وأمر بالمعروف وانه عن المنکر و اصبر على ما أصابک إن ذلک من عزم الأمور»(1).
پسرکم! نماز را برپا دار و مردم را به کار پسندیده وادار و از کار زشت بازدار و بر آنچه [از مشکلات و سختىها] به تو مىرسد شکیبایى کن، که اینها از امورى است که ملازمت بر آن از واجبات است.
**سیماى نماز، ص: 47@
1) لقمان (31): 17.