سجود منتهاى فروتنى و افتادگى عبد است در برابر معشوق حقیقى. و چه بهتر که ترجمه و توضیح سجود را نیز همانند رکوع از حضرت صادق علیهالسلام بشنویم:
زیانکار نیست و با زیانکاران محشور نمىشود کسى که حق سجده را
**سیماى نماز، ص: 154@
اگر چه در تمام عمر یک بار بجاى آورده باشد. و رستگارى ندارد (از عذاب الهى) هر که خلوت کند با پروردگار خود در مثل این حال که سجود است و حال او در این حال شبیه باشد به حال کسى که در مقام خدعه و فریب کسى باشد (یعنى سجودش از روى غفلت باشد نه از روى توجه و خضوع) اما از بشارت الهى نسبت به بندگانش که سعادت در دنیا و بهشت در آخرت است غافل بماند(1).
دور نیست از عنایت ذات مبارک الهى آن بندهاى که از مقام سجود خود را به مقام قرب مىرساند و به عمل و کار خود توجه دارد و بساط کبریایى را با سجده مىبوسد و مىداند که ستایش چه وجود مقدسى را به زبان جارى مىکند، و چه دور است از لطف محبوب آن کس که در سجده غافل از اوست و ادب و آداب سجده را رعایت نمىکند و به جاى متذکر شدن حق و حقیقت، غافل مىماند و حرمت مولا را نگاه نداشته و دل به غیر او مىبندد. آرى، سجده کن اما در نهایت تواضع و ذلت، سجدهاى که آگاهى و شعور آن را همراهى کند؛ آگاهى به این که خاکى که پیشانى بر آن دارى و هزاران پاى بشر و موجود زندهى غیر بشر بر آن گذاشته شده مادهى اصلى آفرینش توست؛ همین خاک بود که تبدیل به نطفهى وجود تو شد، نطفهاى که همه از بویش فرار مىکردند. آرى ذرهاى گمشده در جهان خاک بودى، او با لطف و کرم خودش به وجودت آورد، و همین جسم و بدن را که ساخته و پرداخته است دوباره به خاک بر مىگرداند و آن گاه براى جزا دادن از همین
**سیماى نماز، ص: 155@
خاک تو را به قیامت خواهد کشید.
سجود را براى این قرار داد که با دل و جان و همهى حواس و قوا در مقام و عظمت او فانى شوى و جز او کسى را نبینى. آرى، هر چه به او نزدیک شوى از غیرش دور گردى. هم چنان که در حال سجود دیدهات چیزى نبیند، باید دلت نیز چیزى را نبیند. تأسف باد بر کسى که در نماز و به خصوص در سجده، دل در گرو غیر دارد، و در حقیقت به غیر دوست نزدیک مىشود و از حضرت محبوب دور مىگردد!
در قرآن مجیدش فرموده:
براى کسى دو دل قرار ندادیم(2).
تا با یک دل رو به خدا باشد و با دل دیگر متوجه غیر.
آرى، یک دل است و باید روى آن متوجه یکى باشد: خدا و بس. رسول الهى صلى الله علیه و آله مىفرماید:
دلى که متوجه اوست، همو متکفل صاحب اوست. کسى که در نماز مشغول به غیر خداست، خود را مسخره کرده و در زمرهى زیانکاران است.
پس از این که هفت موضع بر زمین قرار گرفت و دل و جان در گرو عشق معشوق رفت، از شدت اتصال فریاد عاشقان از قلب و زبان بر مىآید که: «سبحان ربى الاعلى و بحمده».
آرى، از هر عیب و نقص منزه و پاک است صاحب و پرورش دهندهى اعلاى من، و این منم که به کمک او به ستایش و سپاسگزارى مشغولم.
**سیماى نماز، ص: 156@
1) «قال الصادق علیهالسلام: ما خسروالله تعالى قط من أتى بحقیقة السجود و لو کان فى عمره مرة واحدة و ما أفلح من خلا بربه فى مثل ذلک الحال شبیها بمخادع نفسه غافلا لاهیا عما أعد الله تعالى للساجدین من البشر العاجل و راحة الأجل و لا بعد عن الله تعالى أبدا من أحسن تقربه فى السجود…» مصباح الشریعة: 91، باب 41 فى السجود.
2) «ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه» احزاب (33): 4.