//قنوت، به معانى مختلفى از جمله: دعا، اطاعت، سکون، خوددارى از سخن، قیام، خشوع، عبادت و نماز آمده است.
در نماز، قنوت به مفهوم دعا و درخواستى است که با هیأتى خاص در رکعت دوم نماز بعد از قرائت و قبل از رکوع انجام مى شود. برخى از فقیهان قائلند: خواندن هر دعایى، به هر زبانى در قنوت جائز است، بنابراین: نمازگزار مى تواند قنوت را با زبان فارسى بخواند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
«هر کس قنوتى طولانى تر داشته باشد، آسایش بیشترى روز قیامت نصیبش مى شود (1)
و بهترین نماز، آن است که قنوتى نیکوتر داشته باشد.» (2)
امام رضا علیه السلام در نامه اى به مأمون یادآور شدند که قنوت از سنت هاى لازم در هر نماز است. (3)
قنوت، در لغت به معناى اطاعت همراه با خضوع است. چنانکه خداوند خطاب به حضرت مریم مى فرماید:
«یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّک» (4)
اما مراد از قنوت در نماز، همان دعائى است که در رکعت دوم هر نماز مى خوانیم.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه ى «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» (5)
مى فرماید:
«مراد از «تبتّل» آن است که در نماز دستها را به دعا بلند کنیم. (6)
«تبتّل» در لغت به معناى قطع امید از غیرخداست. (7)
قرآن که به ما سفارش مى کند: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً» (8)
پروردگار خویش را در حال زارى و نهان بخوانید، یکى از نشانه هاى تضرع و زارى به درگاه الهى، دست بلند کردن به دعاست. (9)
انسان فقیر دست خود را به سوى بى نیاز مطلق دراز مى کند و فقط از او مى خواهد و دل از غیر او مى شوید.
گرچه قنوت در نماز مستحب است، اما به قدرى مورد توجه است که امام رضا علیه السلام در نامه اى به مأمون مى نویسند: قنوت یک سنت واجب در تمام نمازهای شبانه روزى است، (10)
که البته مراد امام تأکید بر اهمیت قنوت است. چنانکه اگر انسان آن را قبل از رکوع فراموش کرد، مستحب است بعد از رکوع قضا نماید و اگر در سجده یادش آمد بعد از سلام آنرا قضا کند.
در آداب قنوت آمده است: دستها را تا برابر صورت بالا بیاورید، کف دستها رو به آسمان باشد، دو دست را کنار هم قرار دهید و به جز انگشت شَست، باقى انگشتان را به هم بچسبانید. به هنگام خواندن دعا به کف دست خود نگاه کنید و دعا را بلند بخوانید، البته نه به حدى که امام جماعت آن را بشنود. (11)
قنوت، دعاى خاصى ندارد و انسان مى تواند هر دعایى بخواند، چنانکه لازم هم نیست دعا به عربى باشد و مى توان در قنوت، حاجات خود را به فارسى هم بیان کرد. البته روشن است که دعاهاى قرآنى و یا دعاهائى که معصومین علیهم السلام در قنوت خود مى خوانده اند از فضیلت و اولویت خاصى برخوردارند.
قنوت نمازهاى مختلف
تعداد قنوت در نمازها یکسان نیست، نمازهاى پنجگانه هر کدام یک قنوت، آن هم قبل از رکوع رکعت دوم دارند. اما نماز جمعه که دو رکعت است دو قنوت دارد، یکى قبل از رکوع رکعت اول و یکى بعد از رکوع رکعت دوم.
در نماز عید فطر و عید قربان که دو رکعت است، 9 قنوت مى خوانیم، 5 قنوت پشت سر هم قبل از رکوع رکعت اول و 4 قنوت پشت سر هم در رکعت دوم، که البته براى این قنوتها، دعاى خاصى وارد شده است.
حتى در نماز آیات که دو رکعت است و در هر رکعت 5 رکوع دارد، مستحب است قبل از رکوعهاى دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت خوانده شود، گرچه یک قنوت قبل از رکوع دهم کافى است.
نماز وتر که یک نماز یک رکعتى است و در پایان نماز شب خوانده مى شود، قنوتى طولانى دارد و دعاهاى بسیارى در آن وارد شده است، از قبیل 70 مرتبه استغفار، 300 مرتبه «العفو» و دعا به چهل مؤمن.
نماز باران نیز همچون نماز عید، در رکعت اول 5 قنوت و در رکعت دوم چهار قنوت دارد. به هر حال طول دادن قنوت مستحب است. ابوذر از پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید: کدام نماز بهتر است؟ حضرت فرمودند: نمازى که قنوتش طولانى تر باشد و کسى که قنوتش را طولانى تر بخواند در مواقف قیامت راحت تر است. (12)
قنوت معصومین
ابن مسعود، دلیل مسلمان شدنش را مشاهده ى نماز سه نفرى پیامبر اکرم و حضرت على و حضرت خدیجه علیهم السلام و قنوت طولانى آنها مى داند. (13)
در سلامى که در زیارت آل یس به حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه مى دهیم، مى گوییم:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُت » سلام بر تو هنگامى که به نماز و قنوت مى ایستى.
براى هر کدام از معصومین علیهم السلام دعاهایى طولانى در قنوت نقل شده که فرصت نقل آنها نیست و جاى تعجب است که چرا قنوت با این همه برکاتش در میان برادران اهل سنت تعطیل شده، مگر حضرت على و خلفاى راشدین در نماز قنوت نمى خواندند؟
در قنوت فقط به فکر خود و حاجات خود نباشیم. از حضرت زهرا علیهاالسلام یاد بگیریم که مى فرمود: «الجّار ثمّ الدّار» (14)
ابتدا به فکر همسایه ات باش آنگاه خانواده خود. زیرا خداوند وعده فرموده است کسى که براى دیگران دعا کند خداوند حاجات خود او را هم برآورده مى سازد. در قنوت علیه دشمنان دین دعا کنیم و پیروزى اسلام و مسلمین را از خدا بخواهیم.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در قنوت خود گروهى را با نام و مشخصات نفرین مى کرد و حضرت على علیه السلام در قنوت نمازش به معاویه و عمروعاص لعن مى کرد. (15)
به هر حال تولى و تبرى جزء دین، بلکه اساس دین ماست: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْض » (16)
در قنوت مباحثى مطرح است که در زیر بیان مى شود:
1. در کدام نمازها قنوت مستحب است
2. تعداد قنوت در هر نماز
3. دستور قنوت
4. کسى که قنوت را نخوانده است.
در کدام نمازها قنوت مستحب است
در تمام نمازهاى واجب یومیه [به جز نماز احتیاط] و نمازهاى نافله به خصوص در نمازهاى واجبى که بلند خوانده مى شوند و خصوصاً نماز صبح و مغرب و نماز جمعه و نمازهاى نافله ى یومیه و نماز وتر بلکه همه ى نمازهاى نافله، قنوت مستحب است. (17)
تعداد قنوت در هر نماز
هر نماز یک قنوت دارد که قبل از رکوع رکعت دوم خوانده مى شود به جز نماز وتر که چون یک رکعت است قبل از رکوع خوانده مى شود مگر چند نماز که بیش از یک قنوت دارند که در زیر بیان مى شود:
اول: نماز جمعه که دو قنوت دارد: یکى در رکعت اول پیش از رکوع و یکى هم در رکعت دوم بعد از رکوع.
دوم: نماز آیات که سه دستور براى قنوتش داده شده است: 1. یک قنوت قبل از رکوع دهم 2. دو قنوت؛ یکى قبل از رکوع پنجم و یکى هم قبل از رکوع دهم؛ ولى حضرت امام قدس سره، قنوت قبل از رکوع پنجم را فرموده اند: رجاءً و به امید ثواب انجام شود 3. پنج قنوت و آن هم قبل از هر رکوع دومى قنوت خوانده مى شود.
سوم: نماز عیدین (فطر و قربان) که در رکعت اول پنج قنوت و در رکعت دوم، چهار قنوت دارد. (18)
دستور قنوت
بنابر احتیاط واجب در قنوت باید دست ها را بالا آورده و هر ذکر و دعایى
که مى خواهد بخواند. (19)
مستحبات قنوت
1. گفتن الله أکبر قبل از قنوت و بالا آوردن دست ها هنگام گفتن تکبیر. (20)
2. پس از تکبیر و انداختن دست ها دوباره دست ها را براى قنوت بالا آورده و مستحب است دست ها را طورى بگیرد که کف آنها مقابل آسمان و روبه روى صورتش باشد. (21)
3. به قصد رجاء و امید ثواب، انگشتان را به جز ابهام به هم بچسباند و هر دو کف دست ها را پهلوى هم متصل به هم قرار دهد و نگاهش هنگام قنوت به کف دست هایش باشد.
4. مستحب است قنوت را طول بدهد، به خصوص در نماز وتر و از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: کسانى که در دنیا قنوت هایشان طولانى تر است در قیامت راحت ترند و از بعضى از روایات ظاهر مى شود که طول دادن دعا در نماز از طول دادن قرائت افضل است. (22)
5. مستحب است قنوت را بلند بخوانند چه نماز جهریه باشد (یعنى نمازهایى که باید بلند خوانده شود) و چه اخفاتیه (یعنى نمازهایى که باید
آهسته خوانده شود) چه امام جماعت باشد و چه مأموم، البته مأموم باید طورى بخواند که صدایش را امام نشنود. (23)
6. در قنوت هر ذکرى بگوید، اگرچه یک سبحان الله باشد، کافى است و شایسته است در قنوت دعاهایى که از امامان علیهم السلام وارد شده خوانده شود و افضل خواندن کلمات فرج است و آن عبارت است از: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین » و بهتر است بعد از کلمات فرج گفته شود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا وَ عَافِنَا وَ اعْفُ عَنَّا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.» (24)
7. بهتر است پیش از شروع به قنوت و پس از تمام کردن آن بر محمد صلى الله علیه و آله و سلم و آل او علیهم السلام صلوات بفرستد و طلب مغفرت و حاجت هاى خود را بین دو صلوات قرار دهد، زیرا در روایت وارد شده که خداوند متعال صلوات و دعاى بر محمد و آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم را حتماً قبول مى کند و بعید است از رحمت خداوند که دعاى اول و آخر را قبول کند و درخواست وسط را رد نماید. (25)
برخی مسائل قنوت
مسأله: از قنوت هاى جامعى که سبب برآوردن حاجت ها مى شود، دعاى زیر است که بعضى از علما ذکر کرده اند:
«سُبْحَانَ مَنْ دَانَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ- الْأَرْضُ بِالْعُبُودِیَّةِ، سبحان من تفرد بالوحدانیة اللهم صل على محمد و آل محمد و عَجِّل فَرجهم اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات و اقضِ حوائجى و حوائجهم بحق محمد و آله الطاهرین، صلى الله علیه و آله و سلم أجمعین.» (26)
مسأله: در قنوت خواندن آیات قرآن جایز است، به خصوص آیاتى که مشتمل بر دعا مى باشد مانند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا، وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب .» (27)
مسأله: خواندن اشعارى که مشتمل بر دعا و مناجات باشد، در قنوت جایز است مانند:
الهى عبدک العاصى أتاکا
مقرا بالذنوب و قد دعاکا (28)
مسأله: دعا به غیر عربى (فارسى باشد یا غیر فارسى) در قنوت یا در بقیه ى جاهاى نماز جایز است؛ ولى بعضى از فقها فرموده اند: احتیاط واجب آن است که به عربى باشد. اما اذکار مخصوصه ى نماز به غیر عربى جایز نیست. (29)
مسأله: براى شخص خاص در نماز مى شود دعا کرد و حتى نام بردن او هم جایز است. (30)
مسأله: نفرین کردن بر دشمن در قنوت جایز مى باشد حتى نام بردن او هم جایز است، به شرطى که نفرین، بى جهت نباشد. (31)
مسأله: دعا کردن براى یک شى ء حرام در قنوت جایز نیست. (32)
سؤال: بعضى به هنگام قنوت، سمت نگین انگشتر عقیق خود را به طرف صورت مى گیرند، آیا این عمل مستند است و آیا ثوابى دارد؟
ج: براى عمل مورد سؤال در خصوص قنوت روایتى به نظر نرسیده است ولى در روایت به نحو مطلق از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از نگاه به عقیق مدح شده است (مستدرک الوسائل، ج 3، ص 297). (33)
سؤال: آیا برگرداندن انگشتر در قنوت نماز ثواب دارد؟
ج: از بعضى روایات استحباب آن استفاده مى شود. (34)
مکروهات قنوت
1. بالا بردن دست ها تا حدى که از سر تجاوز کند.
2. کشیدن دست ها به صورت و سینه بعد از تمام شدن قنوت در نمازهاى واجب. (31)
کسى که قنوت را نخوانده است
اگر نمازگزار عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه ى رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند، و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید، مستحب است بعد از سلام نماز، قضا نماید. (35)
دست حاجت چو برى، نزد خداوندى بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود (36)
قنوت، دست نیاز بر آستان الهى بلند کردن است و خواسته ها را بر شمردن، و این از مستحبات اکید در نماز است.
معناى قنوت، اطاعت و دعا و توجه و خشوع در نماز است در قنوت مى توان هر دعایى را خواند. قنوت طولانى، نزد خداوند مطلوب است.
از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده که: هرکه در دنیا، صاحب قنوت هاى طولانى باشد، در روز دشوار قیامت و در پیشگاه عدل الهى، آسوده تر خواهد بود. (37)
بهترین نماز آنست که قنوت طولانى داشته باشد. آنان که به مقام خدا عارف ترند و در نمازشان، گفت و گویى عاشقانه با پروردگار دارند، دعاهاى طولانى در قنوت نمازشان مى خوانند، آن گونه اند که درباره ى برخى علما نقل شده است. (38)
مدار چشم طمع از خلایق اى مؤمن
بخواه حاجت خود را ز رب بنده نواز
کسى که دست دعا در قنوت کرده بلند
نمى کند بر مخلوق دست خویش دراز
معناى «قنوت»، اطاعت، دعا، توجه به خدا و خشوع در نماز است. و در نماز، یکى از مستحبات است که دست را تا مقابل صورت آورده و دعا کنند. گرچه مرحوم صدوق، آن را واجب دانسته است.
طبق روایات، در نماز جمعه و نماز صبح و مغرب، تأکید بیشتر شده است. در قنوت دعاى خاصى لازم نیست و به فرموده ى امام صادق علیه السلام هر دعایى که بر زبان جارى شد خوب است، ولى برخى دعاها سفارش بیشتر شده است.
رسول خدا صلى الله علیه و آله سفارش کرده که در نمازها، قنوت را طول دهید و این را سبب آسانى وقوف انسان در مراحل حسابرسى قیامت دانسته است:
«أَطْوَلُکُمْ قُنُوتاً فِی دَارِ الدُّنْیَا أَطْوَلُکُمْ رَاحَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی الْمَوْقِف» (39)
و نیز در روایت است که بهترین نماز، آن است که قنوتش طولانى تر باشد. (40)
در قنوت، که حالت نیایش و طلب حاجت از خداست، هر چه دعاهاى بهتر و خواستنى هاى متعالى تر ذکر شود، بهتر است. برخى از علما (حاج ملاهادى سبزوارى) در قنوت نماز شب خود، دعاى «جوشن کبیر» را مى خواند. که بسى طولانى است و شامل هزار نام و صفت خداوند است. اینگونه نماز، نشان عشق به خدا و علاقه به مناجات با اوست. (41)
آداب معنوی قنوت
دعاى «یا من أظهر الجمیل» نیز از ادعیه اى است که فضیلت بسیارى دارد.
این دعا شامل ادب مناجات بنده با خدا و برخى از نعمت هاى کامل الهى است که با حال قنوت که مناجات است، تناسب دارد. بسیارى از بزرگان همیشه آن را مى خواندند. این دعا از گنج هاى عرش بوده و هدیه ى حق براى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم است. آن گونه که شیخ صدوق رحمه الله در توحید مى فرماید: «هر کدام از فقرات این دعا فضایل و ثواب هاى بسیارى دارد.»
بهتر است در حال قنوت بنده ى سالک ادب مقام مقدس ربوبیت را حفظ کرده و دعاهایى را بخواند که شامل تسبیح و تنزیه خداوند و ذکر و یاد او باشد. او باید در قنوت از خداوند چیزهایى بخواهد که با معارف الهى سنخیت داشته و از خدا بخواهد که باب مناجات و انس و خلوت و انقطاع به سوى خدا را بر او بگشاید. در قنوت باید از درخواست دنیا و امور پست حیوانى و شهوانى نفسانى پرهیز کرد تا در محضر پاکان شرمسار و در محفل ابرار بى مقدار نباشیم.
جانا! حال که از وطن خود دور افتادى و از همنشینى با آزادگان محروم شدى و گرفتار این ظلمت کده ى پر رنج و دردسر گشتى، دیگر خود همچون کرم ابریشم بر خود متن.
عزیزا! خداى رحمن فطرت تو را به نور معرفت و آتش عشق سرشته و انوارى همچون انبیاء و عشاقى مانند اولیاء را پشتیبانت قرار داده است. این آتش را با خاک و خاکستر دنیا خاموش نکن و آن نور را به تاریکى توجه به دنیا که خانه ى غربت است مکدر ننما. باشد که اگر توجهى به وطن اصلى خویش کنى؛ از خدا، انقطاع به سوى خودش را بخواهى، حالت هجران و حرمان خود را با دلى دردناک به عرض او برسانى و احوال بیچارگى و بینوایى و گرفتارى خویش را اظهار کنى، مددى غیبى برسد و نقایص تو جبران شود؛ چرا که عادت او نیکو کردن است و خوى او تفضل.
خواندن فقراتى از مناجات شعبانیه در قنوت که مناجات ائمه علیهم السلام است، بسیار مناسب مى باشد؛ البته باید با حال اضطرار و تبتل و تضرع باشد؛ نه با دل مرده.
در نظر نویسنده، مقام قنوت مانند مقام «سجود» است. به حسب مقام متوسطین، سجود توجه و اقبال به ذلت عبودیت و تذکر به مقام عز ربوبیت است و قنوت اقبال به عز ربوبیت و تذکر به عجز و ذلت عبودیت مى باشد. بر حسب مقام کملین، «سجود» مقام فناى عبد و ترک غیر و غیریت و «قنوت» مقام انقطاع به حق و ترک اعتماد به غیر است که روح مقام توکل مى باشد. از آن جا که «قیام» مقام توحید افعالى است و این توحید در رکعت دوم پابرجا مى شود، در قنوت نتیجه ى آن را اظهار کرده، کشکول گدایى را پیش خدا مى برد و از خلق منقطع شده و گریزان مى گردد. (42)
راز قنوت
شکى نیست که جهان تکوین با زیرساخت فرمان پذیرى و هدایت، نظم یافته و در آن، مجالى براى نافرمانى و گمراهى نیست؛ زیرا مهار هر موجود تکوینى تنها به دست خداى سبحان است و آن پروردگار بلند مرتبه، بر راه راست است و هر چه مهار هستى اش به دست کسى باشد که بر راه راست، قطعا ره یافته و هدایت شده است؛ این نکته از این آیه استفاده مى شود: «مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُ بِنَاصِیَتهَِا إِنَّ رَبىّ عَلىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» (43)
این آیه بر دو اصل مذکور دلالت دارد، و چون در جهان تکوین عرصه اى براى سرپیچى، تمرد و نافرمانى نیست، پس در جهان امکان هر موجودى با کمال میل و رغبت، از پروردگار خویش فرمانبردار است، چنان که از این آیه استفاده مى شود: «فَقَالَ لهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائعِینَ.» (44)
بنابراین، آنچه از گمراهى و فریبکارى مشاهده مى شود، تنها در جهان تشریع است، چون مکلف در پیمودن هر یک از دو راه هموار یا فریبنده اختیار دارد، و به راستى عبادت به ویژه نماز – براى هماهنگى دو نظام تشریع شده است، پس در نماز، احوال تمثل نظام تکوین، از قبیل فرمان پذیرى و هدایت، تشریع یافته است. از جمله احوال نمایان گر خضوع، قنوت است؛ زیرا قنوت عبارت است از لابه، مویه و «تَبتُّل»(45)
از مقامات تبتل تا فنا
پایه پایه تا ملاقات خدا
شرح و حد هر مقام و منزلى
که به پرزد بر پرد صاحب دلى
قرآن مجید، در این باره مى فرماید: (و اذکُر اسمَ رَبِّک وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً) (سوره ى مزمل، آیه ى 8)؛ دایم در شب و روز نام خدا را یادآور باش، و به کلى از غیر او قطع علاقه کن و به او بپرداز که بدون انقطاع از خلق، اتصال به حق میسر نگردد. امام صادق علیه السلام مى فرماید تبتل در آیه به معناى بالا بردن دستها (در قنوت نماز) و لابه به سوى خداست (تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 450) امیرالمؤمنین علیه السلام نیز درباره تبتل و ترک دنیا فرموده است: به خدا سوگند اگر در راه خدا ناله بزنید و از مال و فرزند جهت تقرب به خدا بگذرید، باز کم است؛ » فَوَ اللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِیلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِی الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَان سَیِّئَةٍ أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِیلا…»… (نهج البلاغه، خطبه ى 52)،
یعنى ترک محبت دنیا و توجه و اخلاص در برابر پروردگار جلیل، و چون خداى سبحان «جواد» است، آرزومندانش را ناامید و گدایان درگاه خویش را مأیوس نمى کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ بنده اى دست به جانب خداى عزیز و غالب بالا نمى برد، جز این که خداوند حیا مى کند آن دست را خالى و پوچ برگرداند، از این رو آنچه مى خواهد از فضل خویش در آن دست قرار مى دهد. بنابراین، هر گاه یکى از شما دست به دعا برداشت، پایین نیاورد جز این که به صورت خویش بکشد.» (46)
این معنا غیر از ثمره اى است که از ذکرهاى قنوت عاید بنده مى شود، ذکرهایى که بیانگر التماس و لابه و بیچارگى عبد است و مى فهماند که حالت خاکسارى از بنده جدایى ناپذیر است و او نمى تواند از چنین حالتى خارج گردد. مانند دعایى که در نماز وتر خوانده مى شود: «… پروردگارا بد کردم… این دستهاى من به کیفر بدکردارى هایم در برابر توست، و این گردن من است که در مقابل آنچه انجام داده است، خضوع دارد…» (47)
درباره ى اهمیت قنوت که نمودى از یک راز تکوینى است و سبب همسانى راز تکوینى و نظام تشریع است، حضرت حسین بن على علیهماالسلام فرمود: از آن زمان که پسرى شش ساله بودم، مى دیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در همه ى نمازها قنوت مى خواند.(48)
آن حضرت به گونه اى بود که در همه ى نمازهاى جدش صلى الله علیه و آله و سلم حاضر مى شد و فردى پاک، هوشمند، مراقب و حسابگر بوده همه چیز را زیر نظر داشت تا هر آنچه را جدش انجام مى دهد، برایش روشن شود؛ زیرا مردم مأمورند احکام را از سنت و روش پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم اخذ کنند.
امام صادق علیه السلام نیز درباره ى اهمیت قنوت مى فرماید: هر کس عمدا قنوت را ترک گوید نماز نخوانده است؛ «وَ مَنْ تَرَکَ الْقُنُوتَ مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ» (49)
یعنى نمازش کامل نیست؛ زیرا هدف نماز هدایت به نظام تکوین است، یعنى پیروى کامل و هدایت فراگیر، و قنوتى که مظهر تام انقطاع و بریدن از دنیا و پیوستن به پروردگار جلیل و لابه به درگاه اوست، سبب کمال نماز است و آنگاه که ترک شود، نماز کمال برتر خویش را از دست داده است. (50)
1) بحارالانوار، ج 85، ص 199.
2) خصال، ج 2، ص 103.
3) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 123.
4) سوره مبارکه آل عمران، آیه 43.
5) سوره مبارکه مزمل، آیه 8.
6) وسائل، ج 4، ص 912.
7) مفردات راغب.
8) سوره مبارکه اعراف، آیه 55.
9) معانى صدوق، ص 369.
10) بحار، ج 82، ص 197.
11) مسائل قنوت در توضیح المسائل.
12) بحار، ج 82، ص 200.
13) بحار، ج 38، ص 280.
14) بحار، ج 43، ص 81.
15) بحار، ج 82، ص 201.
16) بحار، ج 68، ص 63؛ تفسیر نماز، محسن قرائتى، ص158-161.
17) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت.
18) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت و فى صلاة الآیات، مسئله 3.
19) العروة الوثقى، ج 1و توضیح المسائل مراجع، مسأله 1118.
20) العروة الوثقى، فى القنوت، مسئله 11.
21) العروة الوثقى، فى القنوت،، مسئله 11.
22) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 10.
23) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 12.
24) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، ، مسئله 4 و توضیح المسائل مراجع، مسأله 1119.
25) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 5.
26) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 6.
27) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 1.
28) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 2.
29) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله2.
30) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 3؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله 1135 و تحریر الوسیله، ج 1، فى القنوت، مسئله 4.
31) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 8.
32) العروة الوثقى، ج 1، فى القنوت، مسئله 9.
33) جامع المسائل، حضرت آیةالله فاضل، ج 1، سؤال 355.
34) استفتائات جدید، حضرت آیةالله مکارم، ج 1، ص 203.
35) توضیح المسائل مراجع، مسأله 1121؛ دانستنى هاى لازم از نماز، محمد وحیدى، ص141-147.
36) سعدى.
37) بحارالانوار، ج 82، ص 199.
38) راز نماز، محسن قرائتى، ص85.
39) بحارالانوار، ج 82، ص 199 و جواهر، ج 10، ص 367.
40) بحارالانوار، ج 82، ص 206. در این کتاب، احادیث بسیارى درباره ى قنوت نقل شده است.
41) پرتوى از اسرار نماز، محسن قرائتى، ص185.
42) ادب پرواز، برگرفته از کتاب آداب الصلوة امام خمینى، محسن عباسى ولدى، ص236-238.
43) سوره مبارکه هود، آیه 56.
44) سوره مبارکه فصّلت، آیه 11؛ به آسمان و زمین فرمود: خواه ناخواه بیایید، آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.
45) تبتل به مفهوم عرفانى – نه به مفهوم لغوى و فقهى – یکى از مقامات نخستین سیر و سلوک است که سالکان در مکاشفات خویش بدان دست مى یازند، و آن داراى درجاتى است: یکم. انقطاع از همه ى لذات نفسانى و بریدن کامل از دنیا و هر آنچه در دنیاست و خشنودى به قضاى الهى، و نترسیدن از مخلوقات و تسلیم جان به خداوند. دوم. انقطاع از نفس، تا نسیم جانفزاى انس با خدا وزیده و سالک در این فضا به قرب الهى نزدیک شود و برق نور معرفت و حقیقت بر او کشف گردد. سوم. اعراض و جدایى از همه چیز، به جز رسیدن به مقام پیش تازان (السابقون السابقون) (سوره ى واقعه، آیه ى 10) و این جز با استقامت و فرورفتن در فکر وصول به خدا و جز با استیلاى اشراقات نور احدیت امکان نمى پذیرد.
46) جامع أحادیث الشیعة، ج 5، ص 319.
47) جامع أحادیث الشیعة، ج 5ص 322.
48) جامع أحادیث الشیعة، ج 5، ص 303.
49) جامع أحادیث الشیعة، ج 5، ص 302.
50) رازهاى نماز، آیةالله جوادى آملى، ص 139-141.