دسته بندی: روایت مهر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه محبوب من! اکنون که نماز مى‏خوانم صحیفه ى زیباى کلامت در برابرم گشوده است. دفتر سیاه قلم گناهان، در مقابلم چمباتمه زده، مى‏دانم «گناه، تکرار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه امّا آن گاه که نماز مى‏خوانم، در حسرت چشمان او، دل آواره ام مى‏شکند؛ بازمانده ى دیار عشق مى‏شوم و مَرکَبم از راه مى‏ماند. آن

زمان مطالعه: 2 دقیقه اى کاش آن گاه که نماز مى‏خوانم، نمازم آن گونه توانمند باشد که طراوت ها را از اسارت خارهاى گل برهاند و به بادهاى افسونگر،

زمان مطالعه: 2 دقیقه اکنون که نماز مى‏خوانم… حصار هوا را برچیده ام، از پرچین خودخواهى رهیده ام، سیم خاردار وَهم را، با سیم چین وعده هاى صدق تو

زمان مطالعه: 2 دقیقه محبوبا! محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم)، ثناى عشقت را از متکلّمى شنید و در قنوت نماز، مدهوش گشت. در حراى عشق بر محمّد (صلى

زمان مطالعه: 2 دقیقه محبوبا! دیر زمانى است که سوداى شعله شدن از خاکستر وجودم، سرزده است. دیرزمانى است که چهره و قلبم با هم ناهماهنگ شده اند؛ دیگر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه و… در رکعت دومم،… در هر سوى این صحراى جنون، عشق مى‏بارد و پاى به عشق فرو مى‏شود، چنان که در برف زندگى مى‏بارد و

زمان مطالعه: 2 دقیقه اى زیباترین قاصد نوید! سوره ى حمدم را آغاز مى‏کنم، گداختن، مجروح شدن، خلیدن، فرو شدن و فراز آمدن، همه و همه زیباست. امّا این

زمان مطالعه: 2 دقیقه آن گاه که براى نمازى دیگر، دست هاى بى‏مهر خویش را تا بنا گوش فرامى‏بَرم، رگبار یادهاى دروغین به سویم باریدن مى‏گیرد و غزال یادم

زمان مطالعه: 2 دقیقه اى زیباترین مطلوب قلب ها! آن گاه که بر سجّاده ى نمازم رکوع رکعتم مى‏شکند، درمى‏یابم که ماهىِ نیمه جان دلم جز در دریاى فضل