خاطره اى از شهید مدنى از زبان دامادش زمان مطالعه: < 1 دقیقه نیمه شب از خواب بلند شدم و دیدم که آقا (شهید مدنى) نیست، به اطراف نگاه کردم و دیدم چند متر دورتر داشت گریه مى ادامه مطلب »