جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

شناخت‌نامه: پژوهشی جامع پیرامون نماز با بیش از هزار و هشتصد موضوع، آموزش احکام و مسائل نماز به صورت فیلم و متن.

کتابخانه: متن صد و هشتاد و شش جلد‌کتاب و معرفی بیش از هزار و ششصد عنوان کتاب

نگارخانه: صد‌و‌هفتاد طرح گرافیکی و صد‌و‌شصت و پنج تصویر مستند پیرامون نماز

حکایت: چهل داستان به صورت گویا

آوا: بیش از بیست ساعت سخنرانی و سرود، قطعات صوتی مناجات و گنجینه کامل اذان، مجموعه اشعار نماز، فیلم‌هایی برگزیده از نمازهای جماعت بزرگان، چهل مسابقه و سرگرمی در سطوح مختلف

اول اندیشه وانگهى گفتار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتى جمعى حکماى هندوستان در فضیلت بزرجمهر(1) سخن مى‏گفتند و به آخر جز این عیبش ندانستند که در سخن گفتن بطى‏ء(2) است یعنى درنگ بسیار مى‏کند و مستمع(3) را بسى منتظر مى‏باید بودن تا وى تقریر سخنى کند(4) بزرجمهر بشنید و گفت: «اندیشه کردن که چه گویم به از پشیمانى خوردن که چرا گفتم.» گلستان، دیباچه، ص 56. 1) بزرجمهر:

ادامه مطلب »

نصیحت حمدونگان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه گروهى از حمدونگان(1) شب تابى(2) ددیدند و بر وى گرد آمدند، پنداشتند که آتش است، و از هر سویى هیزم گرد آوردند و برنهادند و دمیدند و هر چند بیش دمیدند، به هیچ مقصودى نرسیدند زیرا که چون رنج بدان جایگاه برى که نشاید(3) هیچ برى(4) حاصل نگردد. و در همسایگى ایشان مرغى بود. آواز برآورد. گفت: «اى بیچارگان، عمر

ادامه مطلب »

حساب رسى آخرت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه حکایت کنند از آن پدرى که مر پسر خویش را گفت: «امروز هر چه با مردم گویى و بر **راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 151@ زبان خود رانى نماز شام(1) همه با من بگوى و سکنات(2) و حرکات خویش بر من عرض کن (3) آن پسر نماز شام به جهدى و رنجى عظیم و تکلفى(4) تمام یک روزه گفتار و کردار

ادامه مطلب »

درزى نیز در کوزه افتاد

زمان مطالعه: < 1 دقیقه اى پسر هر چند توانى پیر عقل باش. نگویم که جوانى مکن لکن جوانى خویشتن‏دار باش. و از جوانان پژمرده مباش که جوان شاطر(1) نیکو بود… و نیز از جوانان جاهل مباش که از شاطرى بلا نخیزد و از جاهلى بلا خیزد. بهره‏ى خویش به حسب طاقت خویش از روزگار خویش بردار که چون پیر شوى خود نتوانى چنان که

ادامه مطلب »

طالب آموختن قرآن

زمان مطالعه: 2 دقیقه شخصى، طالب آموختن قرآن بود، بسیار رنج برده بود در حفظ قرآن، و هنوز حریص بود. مى‏پرسید که مقرى(1) خوش خوان(2) اهل کجاست؟ و از خداى در مى‏خواست که مقرى از اهل القرآن و اهل الله خاصته(3) بیابد. یافت ناگهان، در بغداد(4) مقرى به پیش او آمد. هر آیت از خوانده‏ى خویش عرضه مى‏کرد،(5) او مى‏نمود که چنین بخوان. چون

ادامه مطلب »

سخن یک پارسا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکى از بزرگان پارسایى را گفت: «چه گویى در حق فلان عابد که دیگران در حق او به طعنه(1) سخن‏ها گفته‏اند؟» گفت: «بر ظاهرش عیب نمى‏بینم و در باطنش غیب نمى‏دانم». هر که را جامه‏ى پارسا(2) بینى پارسادان و نیکمرد انگار ورندانى که در نهادش چیست محتسب(3) را درون خانه چه کار؟ گلستان، ص 86، حکایت [1] 1) بطعنه: با

ادامه مطلب »