توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون نماز با بیش از هزار و هشتصد موضوع، آموزش احکام و مسائل نماز به صورت فیلم و متن.
کتابخانه: متن صد و هشتاد و شش جلدکتاب و معرفی بیش از هزار و ششصد عنوان کتاب
نگارخانه: صدوهفتاد طرح گرافیکی و صدوشصت و پنج تصویر مستند پیرامون نماز
حکایت: چهل داستان به صورت گویا
آوا: بیش از بیست ساعت سخنرانی و سرود، قطعات صوتی مناجات و گنجینه کامل اذان، مجموعه اشعار نماز، فیلمهایی برگزیده از نمازهای جماعت بزرگان، چهل مسابقه و سرگرمی در سطوح مختلف
پیشگفتار (10)
زمان مطالعه: 2 دقیقه در نمازم، خَم اَبروى تو با یاد آمد حالتى رفت که محراب، به فریاد آمد در این روزگار غریب، که واژه ها در دنیاى بىخویشى، سردرگم اند و بازیچه ى قلم ها، یافتن کلامى چند که واژه هایش خود را پیدا نموده، سرفصل معاشقه را، رقم زده اند، بسى دشوار مىنماید. در کوچه پس کوچه هاى بیدلى، هر جا که
در اقلیم خویشتن
زمان مطالعه: 2 دقیقه آن گاه که نماز مىخوانم، بر تارک بلند و بىکران محبوب با محبّتى مىنشینم که سرشار از وفا و صمیمیت است. در صحنه ى خوش زیستن، با عشقى به بازى مىپردازم که خود، سازنده ى سریال آفرینش است. به مهرورزى با بىهمتایى خواهم پرداخت که سردفتر محبوبیت، را با نام خود رقم زده است؛ و به مشارکت در نمایشى دست
از آسمان
زمان مطالعه: 2 دقیقه چیزى دیگر به شروع نداى مؤذن نمانده و آسمانیان مشتاق پاسخ گویى به نداى «ادعونى استجب لکم»(1) پروردگارند، تا با گفتن «لبّیک یا حبیبى» بر سیماى پُر مهرِ یار، شادى بنشانند. چکاوکان در تلاطم و ترنّم که «هو، هو» و آدمیان خفته بر سر بازار غفلت، فاخته سان که «کو، کو» عطّاران بر دکّان هاى عطّارى شهر، عطر گاو زبان
بر بال ملایک
زمان مطالعه: 2 دقیقه و آن گاه که نماز مىخوانم!… آن گاه که نماز مىخوانم، بر سینه ى لطافت ناشناس پاییز، دست رد مىزنم و حضور بهار را به نظاره مىنشینم. آن گاه که نماز مىخوانم، خوشه چین محراب عشق مىگردم و در چشمه سار زلال ازلیّت، به تماشاى جبروت معشوق، مىنشینم. آن گاه که نماز مىخوانم، سرْ دفتر غمآلود سرزمین کویرى دلم را
احساس لحظه ها
زمان مطالعه: < 1 دقیقه آن شب نیز باز در جارى وجود، وضوى عشق ساختم، تا شاید در ضمیرم، معشوقى را بیابم که سال ها کوچه هاى شور و شیدایى را به یاد یافتنش، پشت سر گذاشته بودم. سجّاده ى نیاز را گستردم. آن گاه به نماز ایستادم… آغاز به سراییدن نغمه ى شوقى نمودم که مدّتها در انتظار شنیدن آهنگش، لحظه ها را مىشمردم،
یاد یار
زمان مطالعه: 2 دقیقه هر گاه نماز مىخوانم، به یاد یار و دیار، آن چنان زار ناله مىکنم که به قول حافظ «از جهان، ره و رسم سفر، براندازم»(1) و این نماز، نمایش «آز» نیست؛ که تصویر «نیاز» است؛ تفسیر درد درون بنده اى که از عشق معبود، به خود مىپیچد. این نماز، «تفسیر ساده اى است بر وجود پاییزى عاشقى که هنوز تا