توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون نماز با بیش از هزار و هشتصد موضوع، آموزش احکام و مسائل نماز به صورت فیلم و متن.
کتابخانه: متن صد و هشتاد و شش جلدکتاب و معرفی بیش از هزار و ششصد عنوان کتاب
نگارخانه: صدوهفتاد طرح گرافیکی و صدوشصت و پنج تصویر مستند پیرامون نماز
حکایت: چهل داستان به صورت گویا
آوا: بیش از بیست ساعت سخنرانی و سرود، قطعات صوتی مناجات و گنجینه کامل اذان، مجموعه اشعار نماز، فیلمهایی برگزیده از نمازهای جماعت بزرگان، چهل مسابقه و سرگرمی در سطوح مختلف
در آستانه ى دریا
زمان مطالعه: 2 دقیقه آن گاه که نماز مىخوانم، از عاشقان حیله ى جمالش که به تحیّر منسوب اند، دیده ى عشق، وا مىکُنم و به تماشاى دلیل سرگشتگانى مىنشینم که چون اتاق هزار آینه ى زلیخا، جز حضور او نمىبینند. آن گاه که نماز مىخوانم، به عبودیّت الهى و آنچه فرشتگان را در پیش آدم، به سجود آورد، مىنگرم و پیوند عاشقانه ى
پرواز روح (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه الهى! آن گاه که نماز مىخوانم، جامه ى کردارم پیچیده و مندرس، لقمه ى رفتار زشتم، در گلو مانده و شراب گفتارى که به سبوى تو مىریزم، ناخالص و نامرغوب است و من جسورانه به شوق یک نگاه عاشقانه ى تو، پرنده ى خاطرم را به حضورت پرواز مىدهم. الهى! در سجدهگاه عظمت تو، ماهتاب رخسارم در پى جلاى اشتیاق
حلقه ى وصال
زمان مطالعه: 2 دقیقه الهى! آرزو مىکنم، آن گاه که نماز مىخوانم در مرحله اى باشم که تبلور «الى ربّها ناظرة (1)» در وجودم نمایان گردد و چشمه سار جاودان مهر، در زانوى رکوعم به جوشش درآید. معبودا! در قنوت نمازم، از تو ظرفیت نوشیدن از چشمه ى عبادتت را خواهانم. گفتنى ها دارم، امّا گرماى غیبت، فرصت گفت و گو را از من
شکفتنى دیگر (2)
زمان مطالعه: 2 دقیقه معشوقا! آن گاه که نماز مىخوانم، در گلدان آرزوى خویش گُل امید مىکارم و از تو مىخواهم که با نَم نَم باران عشقت، آبیارى اش کنى. در آسمان آبى لقاى تو، نمازم، ستاره ى خاموشى بیش نیست که به مددت محتاج است، تا به آن نور گیرد و در غربت و تنهایى اش نورى بتابد. در نمازم، یوسف آواره اى
خلوتگاه راز (1)
زمان مطالعه: 2 دقیقه معبود من! روایت من، حدیث «من در میان جمع و دلم جاى دیگر» است. آن گاه که به نماز مىایستم، چشمانم به روى مُهر، خیره، زبانم به آواى زیباى تو گویا، دستانم در مقابل عظمتت، فرو افتاده و پایم راست مىایستد، امّا پرندگان طمع فکرم به یاد آشیان فلان مرغزارند و مرغ دلم به یاد دانه ى فلان صیّاد. هنوز
بر بلنداى کرنش
زمان مطالعه: 2 دقیقه مولاى من! به وجود سالک غریبى که در یکى از منزل هاى خود به خوان عشق مىرسد و به نماز بى نمازى، دست مىیازد، چه چیزى جز مزرعه ى عشق تو، آرامش خواهد آورد و سبزى را تحفه ى تحوّل درونش خواهد ساخت؟ معبود من! آن گاه که به نماز مىایستم عاشقى هستم که در دایره ى جمال تو سرگردانم.