جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

شناخت‌نامه: پژوهشی جامع پیرامون نماز با بیش از هزار و هشتصد موضوع، آموزش احکام و مسائل نماز به صورت فیلم و متن.

کتابخانه: متن صد و هشتاد و شش جلد‌کتاب و معرفی بیش از هزار و ششصد عنوان کتاب

نگارخانه: صد‌و‌هفتاد طرح گرافیکی و صد‌و‌شصت و پنج تصویر مستند پیرامون نماز

حکایت: چهل داستان به صورت گویا

آوا: بیش از بیست ساعت سخنرانی و سرود، قطعات صوتی مناجات و گنجینه کامل اذان، مجموعه اشعار نماز، فیلم‌هایی برگزیده از نمازهای جماعت بزرگان، چهل مسابقه و سرگرمی در سطوح مختلف

سجده کوتاه (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه او هر روز مرا مى‏بوسد گاهى نیز با من قهر مى‏کند و در همان حال به خواب مى‏رود من حتّى یادم مى‏رود که با او آشتى کنم اما دل کوچک او همیشه دریایى است او روح بزرگى است در جسمى کوچک او آن ‏قدرفقیراست ‏که ‏هیچ ‏کس‏ به‏ جز مادرش ‏قربان ‏صدقه‏اش ‏نمى‏رود ما چقدر به کودکى او بدهکاریم، چقدر

ادامه مطلب »

آموزگار من (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه نماز… با قیام و قعودش با تکبیر و درودش با رکوعش، با سجودش به من مى‏آموزد فریاد، نه سکوت طلب، نه رکود حرکت، نه سکون «استاد حمید سبزوارى» **سرچشمه امید، ص: 72@

ادامه مطلب »

مادر بزرگ… موقع نماز

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مادر بزرگم با موى سپید خیلى پیر، امّا گرم و پر امید بوى گل مى‏داد یا بوى گلاب بوى بنفشه یا بوى عنّاب وقتى که مى‏خواست قصه بگوید از پرى، از دیو از خوب و از بد اول از همه به ما بچه ها سفارش مى‏کرد همیشه این را: **سرچشمه امید، ص: 73@ «آغاز هر کار با نام خدا آسان

ادامه مطلب »

سجده شکر (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مادرم چادر شب را امّا، بى ستاره به سر کشید و بر سجّاده بوریایى خویش به راز و نیاز و نماز ایستاد و من با اشک چشمانش وضو ساختم با مُهرى از تاولهاى دست پینه بسته پدر در محراب خستگیش سجده ی شکر بجاى آوردم. «شیرزاد بهزادى» **سرچشمه امید، ص: 75@

ادامه مطلب »

تعقیبات (3)

زمان مطالعه: 2 دقیقه «من نمازم را وقتى مى‏خوانم» که خورشید هنوز طلوع نکرده باشد! …اگر خورشید طلوع کند، «سرو» را خواهند دید که در محراب ایستاده است و «طوفان» را خواهند فرمود که «سرو» را، زیر صفیر تازیانه هاى خویش به «رکوع» افکند «باغبان» همه را «بید مجنون» مى‏خواهد. اما نمى‏داند که اگر «سر» سرو را قطع کند، سرو نمى‏میرد «و او» در

ادامه مطلب »

سلام من (1)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه سلام من به غنچه اى که صبحدم به خنده باز مى‏شود سلام من به آن پرنده ی سپید شادمان که در سپیده با نسیم ترانه ساز مى‏شود سلام من به پیچکى که صبح دست سبز او به سوى آسمان بى‏کران دراز مى‏شود سلام من به هر چه و به هر کسى که با سحر تمام جسم و جان او پر

ادامه مطلب »